الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

نهادهای مدنی در ایران


حسین زندی

بدون شک ،رشد ، توسعه و بالندگی کشورهای صنعتی و پیشرفته بویژه در رسیدن
به آزادی های اجتماعی بدون حمایت جنبش های مدنی امکان پذیر نبود و این
حمایت سابقه چند صد ساله دارد .اما در ایران نهادهای اجتماعی به شکل نوین
عمر چندانی ندارند  به همین دلیل است که جامعه ی ما با توسعه فاصله زیادی
دارد . برخی معتقدند در گذشته به دلیل عدم وجود دولت  گروه های مختلف
برای برآورده شدن نیازهای مشترک دور هم جمع می شدند. اما امروز افزایش
جمعیت  تغییر نیازهای بشر همه گیر شدن فناوری و حرکت به سوی دموکراسی
پذیری جوامع  شکل گیری گروه ها را  ناگزیر کرده است .این گروه ها بنا به
تعاریف و نقش ها و کارکردها ی گوناگونی پدید می آیند . احزاب اتحادیه ها
سندیکاها  بنیادهای خیریه  جمعیت ها و...هر یک بنا به ویژگی های خود  با
اندکی تفاوت در تعاریف در غالب NGOهاجای می گیرند . در ایران از سال 76
با تاسیس سازمان ملی جوانان سیاستگزاری بخشی از این گروه ها (گروه سنی
14تا29 سال) به عهده این سازمان قرار گرفت و در ابتدا با استقبال گرمی
مواجه شد. به گفته رحیم عبادری رئیس سابق سازمان ملی جوانان تا سال 82
بیش از 3600 تقاضا برای تاسیس انجمن به سازمان رسید . اما از این پتانسیل
هرگز استفاده درستی نشد.NGOها یا انجمن های غیر دولتی نیز مانند هر پدیده
اجتماعی در ایران ‘قربانی سیاستگزاریدولت شدند و با افت و خیزها و مشکلات
بسیاری روبرو شدند . برخورد دوگانه حاکمیت با این نهادها یکی از موانع
فعالیت سازمان های مردم نهاد است .از طرفی با صدور مجوز رسما راه را برای
فعالیت باز می کند و با سنگ اندازی دخالت لغو مجو دستگیری و بازداشت
افراد راه فعالیت را سد می کند. یعنی در کنار دخالت های سازمان ملی
جوانان و استانداری ها نفوذ غیر قانونی نهادهای امنیتی و احضار و
بازجویی‘انجمن ها را عملا زمین گیر یا به انجمن های دولتی تبدیل کرده
است. این شیوه برخورد در 5سال اخیر شدیدتر شده و صدها مجوز لغو شد.صدور
مجوزهای جدید سازمان ملی جوانان و انجمن های تازه تاسیس به طور تخصصی در
دو دوره خلاصه شد :1-برگزاری مراسم مذهبی در نقش مساجد‘تکیه ها و حسینیه
ها و... 2-همایش های زناشویی و ازدواجو در واقع برنامه های تبلیغی دولت
را اجرا کردند .با چنین عملکردی سازمان ملی جوانان رسالت پیشین خود را
نیز از دست داد و نقش  اجتماعی 60 درصد از شهروندان (جوانان)نادیده
گرفته شد. برای ایجاد تحول در سازمان های مردم نهاد تغییر قوانین موجود
ضروری است و اولین گام حذف لزوم اخذ مجوز برای فعالیت تشکل های غیردولتی
و جایگزین کردن (شناسنامه موجودیت مدنی)است.همچنین اجرای مفاد سند
مطالباتی انجمن های غیر دولتی است. با این همه ضعف ساختاری و اجرایی تشکل
ها را نباید فراموش کرد.

1-ناهمگون بودن علایق افراد و نداشتن اهداف مشترک بین تشکیل دهندگان یک انجمن

2-نداشتن پشتوانه مالی که سازمان ها را به سوی وابستگی به دولت می کشاند

3-عدم آموزش اعضاءدر جهت افزایش سطح دانش NGOها

4-شفاف نبودن و پایدار نبودن این سازمان ها

5-نداشتن رسانه و عدم ارتباط با رسانه های جمعی برای ابراز مواضع و
عملکرد جامعه مدنی

6-عدم ارتباط با نهادهای مدنی دیگر کشورها

در چنین شرایطی ویژگی(واکنش به وضع موجود)که یکی از مولفه های جامعه مدنی
است دیده نمی شود و نشان می دهد چرا هنوز نمونه موفقی از نهادهای
غیردولتی در ایران به چشم نمی خورد شکل گیری گروه در لایه های میانی
جامعه در جهت تقویت جامعه مدنی با توجه به جمعیت جوان کشور ضروری است
.تلاش هایی نیز در این جهت صورت گرفته است مانند:جنبش زنان معلمان
کارگران گروه های حقوق بشری کودکان فعالین محیط زیست و میراث فرهنگی و...
که امید است با تقویت گفتمان مطالبه محوری در جامعه به جایگاه مطلوبی دست
یابند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد