الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

رویکرد مثبت شورای شهرهمدان به زیرساخت های فرهنگی

رویکرد مثبت شورای شهرهمدان به  زیرساخت های فرهنگی 
حسین زندی - یکی از عوامل و عناصرتوسعه فرهنگی جوامع ، وجود مراکزی  است که به عنوان پایگاه فرهنگی  موجب تسهیل ارتباط  و بالندگی سرمایه های فرهنگی می شود. سرمایه های انسانی که اصلی ترین تولید کننده پدیده های فرهنگی به شمار می روند، در همین مراکز است که به محک و بازشناسی  خود می پردازند.
اگر شهر پاریس را پایتخت فرهنگی جهان می نامند، در کنار مکان گزینی بزرگان علم و هنر ، وجود گالری ها ، فرهنگسراها ، موزه ها ، تماشاخانه ها، نگارخانه ها و حتا کافه ها و پاتوق های فرهنگی است  که توانسته دهه های پی درپی نویسنگان و هنرمندان جهان را به سوی خود بخواند .پیشینه و قدمت  این مراکز در پاریس به اندازه ای است که امروز به عنوان جاذبه ای برای گردشگری فرهنگی به توجه می شود.
ازشهر همدان سالهاست با عنوان پایتخت تاریخ و تمدن کشور یاد می شود و به نظر می رسد اطلاق این عنوان به نوعی پنهان کردن ناکامی های امروز در پس پشت افتخارهای گذشتگان باشد ودر این سال ها کمتر به نشانه ها ،نمادی ها ومراکز فرهنگی  توجه شده است. اما به تازه گی با روی کار آمدن شورای شهر جدید مصوبه ای تصویب شده است که شهرداری های مناطق مختلف طبق آن بیش از 30 فرهنگسرا در شهر  ایجاد خواهند کرد.
رویکرد شواری شهر فعلی برای ساختن فرهنگسرا و پیگیری های رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورا ،ارمغان باارزشی برای شهروندان واتفاق خوشایندی بود که در ماه های گذشته باعث امیدواری مردم شد.
همدان با پیشینه فرهنگی درخشان و تاریخی کهن و پشتوانه بزرگان علم و فرهنگ در گذشته و سرمایه انسانی و هنرمندان ، شاعران و نویسندگان نامدار وهنرجویان و علاقمندان درمیان نسل جدید زمینه مناسب و مساعدی برای چنین اتفاقی دارد ، و آمادگی خوبی برای ساختن شهری نمونه و آینده ای درخشان درآن به چشم می خورد.و اگر از شرایط و فرصت ها به درستی استفاده شود ، دور از ذهن نیست روزی به عنوان پایتخت فرهنگی کشور شناخته شود
درجلسه ای که با حضور رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی و عده ای از اعضای شورای شهر وجمعی از فعالان مدنی واعضای سازمان های مردم نهاد برگزار شد ،ازسوی اعضای نهادهای مدنی پیشنهاد شد شهرداری ها در کنار احداث فرهنگسرا ، بخشی از بودجه طرح را به خرید خانه های تاریخی برای تاسیس فرهنگسرا اختصاص دهند و این پیشنهاد با استقبال رئیس محترم کمیسیون فرهنگی شورا مواجه شد. در این طرح ،در کنار حفظ خانه های تاریخی شهر همدان که نمونه ونشانه هایی از هویت این شهر به شمار می روند، هزینه و بودجه کمتری نسبت به ساختن یک ساختمان و فرهنگسرا صرف می شود.
استقبال رئیس کمیسیون فرهنگی شورا از این پیشنهاد را باید به فال نیک گرفت ،اما نجات بخشی بناها و آثار تاریخی شهر همت و تلاشی همه جانبه را نیاز دارد، در کناراداره میراث فرهنگی که اصلی ترین مسئول این امر است ، از شهرداری ها ، اداره اوقاف ، نهادهای دولتی ونمایندگان مجلس نیز باید کمک گرفت و ازخیرین و همیاری های مردمی نباید غافل بود.برای پیوند شهروندان و نهادهای دولتی ، نهادهای مدنی بهترین نقش آفرینی را خواهند داشت . مشارکت های مردمی برای چنین برنامه ها وطرح هایی موجب برانگیختن حس تعلق خاطر و در نتیجه مسئولیت پذیری شهروندان را به دنبال دارد .ترغیب جوامع محلی برای مشارکت در فعالیت ها و رویدادهای فرهنگی باعث ثبات فرهنگی ،اخلاق مداری ومردمداری می شود ،چرا که اگر کسی در امری نیکو نقش آفرینی کند دستاورد آن را از آن خود می داند و نه تنها آن را نابود نمی کند بلکه در پاسداری ازآن تلاش می کند.
می توان همدان و مردم همدان را در این طرح مشارکت داد و نمونه موفقی را در جلب مشارکت های مردمی وفعالیت های فرهنگی  در این شهررقم زد. افزون برفراخواندن عموم جامعه برای پیشبرد چنین طرحی ، استفاده از سرمایه های مسکوت بلاتکلیف و کمک های فعالان صنعتی و اقتصادی استان در ازای ارائه مشوق هایی که بتواند این فعالان را جذب کند 
ثمر بخش خواهد بود.  تجربه های موفقی در این زمینه   اتفاق افتاده است که می توان از آنها بهره برد،  تملک خانه شهریار توسط یکی از صاحبان کارخانه این شهرو وقف آن از آن جمله است.
باید توجه داشت بالا بودن آمار بیکاری  و برخی ناهنچاری ها و اعتیاد در همدان ،این ضرورت را ایجاب می کند که  به زیرساخت های فرهنگی توجه بیشتری شود. ایجاد فرهنگسرا  وفعالیت های فرهنگی ،یکی از راه های است که می تواند جوانان  به ویژه نسل جدید را از چنین خطراتی دور کند.   

همراهی خانواده ها و آموزش و پرورش در آموزش کودکان

همراهی خانواده ها و آموزش و پرورش در آموزش کودکان

همدان- حسین زندی- خبرنگار همشهری: نهاد آموزش در هر کشوری از زیر ساخت­های توسعه به شمار می­آید. سابقه این نهاد در ایران نسبت به کشورهای منطقه درخشان­تر است. تأثیرگذاری آن را در یکصد سال گذشته، در توسعه سیاسی ایران  و درنمونه­هایی چون جنبش مشروطه وملی شدن صنعت نفت می­توان دید. پس از ایجاد نهادهای آموزشی به شیوه نوین در ایران و پس از تاسیس دارالفنون تهران و رشدیه  تبریز،همدان از نخستین شهرهایی است که از این فرصت و موهبت برخوردار شد. همدان این فرصت را مدیون گوناگونی وتنوع فرهنگی شهر بود وهمزیستی با باورمندان ادیان دیگر که اقدام به تاسیس اولین مدارس مدرن مانند آلیانس و اتحاد کردند و کودکان همدانی را به سوی شیوه­های نوین آموزش سوق دادند.

این کودکان دیروز که  امروز یا از دنیا رفته­اند یا سالخوردگانی فراموش شده­اند، باعث شدند همدان به عنوان شهری فرهنگی شناخته شود. شهری که با هزاران معلم بازنشسته و شاغل تاثیر بسزایی در تحولات اجتماعی و فرهنگی شهر و استان داشته است. این افراد علاوه بر مدارس در خانواده­ها نیز نقش آموزگارانی را داشته­اند که در ارتباط با اقشار مختلف جامعه تاثیرگذار بوده­اند.

اما این سابقه پربار در یک دهه اخیر و به ویژه در هشت سال گذشته آسیب جدی دیده است. اگرچه این وضعیت منحصر به همدان نیست و ریشه در سیاست­های کلان آموزشی کشور دارد. اما به نظر می­رسد اعضای خانواده بزرگ آموزش و پرورش همدان از رسالت خود دور شده­اند. دانش­آموزانی که در این چند سال وارد دانشگاه شده­اند، کمتر به فعالیت­های علمی- فرهنگی دانشگاه علاقه­ای نشان می­دهند. گروه­ها، انجمن­ها و نهادهای دانشجویی بسیار ضعیف عمل می­کنند حتی در بخش آموزش­های دولتی نیز چنین روندی قابل مشاهده است. افت کیفی تحصیل را از یک آزمون املای فارسی در بین دانش­آموزان و دانشجویان می­توان فهمید. وقتی دلیل چنین روندی از آموزگاران سوال می­شود، پاسخ برخی از آن­ها این است که ما به اندازه پولی که می­گیریم آموزش می­دهیم! نابسامانی در امور اقتصادی و برخی مسایل دیگر باعث شده است که نهادهای صنفی و کانون­های مختلف که اتفاقا در گذشته بسیار فعال بودند، نتوانند فعالیت مثبتی داشته باشند و شاید همین مورد سبب شده است آنها از رسالت خود فاصله بگیرند. مشکلات اقتصادی خانواده­ها نیز در افت کیفیت آموزش بی­تاثیر نبوده است. چراکه که آن­ها به دلیل مشغله زیاد و گاه چند شغله بودن، فرصت کمتری برای ارتباط و آموزش کودکان دارد و این امر سبب محول کردن تمام مسئولیت آموزش به وزارت آموزش و پرورش شده است.

کمرنگ شدن نقش نظارت در آموزشگاه­های خصوصی سبب شده است بهره­گیری از این مراکز  به طور کلی بی­نتیجه باشد. در کنار موارد ذکر شده نقش رسانه ملی را نیز نمی­توان نادیده گرفت زیرا نه تنها در امر آموزش نقش مثبتی ندارد، بلکه بیشترین زمان را از کودکان می­گیرد و می­توان آن را یکی از عوامل تنبلی شهروندان به شمار آورد. در چنین شرایطی ضرورت نقش آموزشی خانواده­ها  و به ویژه والدین بیشتر احساس می­شود. به خصوص در استان همدان که با وجود سابقه درخشان فرهنگی، آمارهایی از افزایش ناهنجاری­ها و آسیب­های اجتماعی در میان کودکان و نوجوانان به گوش می­رسد که هوشیاری خانواده ها را می­طلبد.

تقویت نهادهای صنفی در آموزش وپرورش و نیز نهادی برای فرهنگیان بازنشسته، می­تواند در توسعه استان بسیار مفید باشد. چراکه این نهادها می­تواند پل ارتباطی میان آموزش وپرورش و خانواده­ها باشد و مطالبات صنفی آنان را پیگیری کنند.

آمارها و نتایج در چند سال گذشته نشانه­های خوبی از وضعیت آموزش وپرورش کشور ندارد. به نظر می­رسد باید به مسایل آموزشی و فرهنگی دانش آموزان بیش از سایر مواردی که امروزه آموزش وپرورش متولی و پیگیر آن است،  پرداخته شود. چرا که تحول در زیرساخت­های آموزشی کشور از نیازهای اساسی جامعه امروز ایران است . خانواده­ها نیز نباید تمام موارد آموزشی و پرورشی کودکان را به دوش آموزش و وپرورش بگذارند  و اگر کودکان در کنارمواد درسی سازمان آموزش و پرورش، به آموزش­های مکمل نیاز دارند، این آموزش­ها تا پایان دوره تحصیلات پیگیری شود. آنچه در همدان مشاهده می­شود این است که والدین بیشتر در دوره پیش دبستانی و دبستان، کودکان را در کلاس­های کمک آموزشی ثبت نام می­کنند و حتی تهیه اقلام و کتاب­های کمک درسی نیز به همین دوره محدود شده و یکباره در مقاطع بالاتر رها می­شود  که این رویکرد به نظر درست و پسندیده نیست.

 

نقش آموزش جوامع محلی در بحران محیط زیست

 

 

 

نقش آموزش جوامع محلی در بحران محیط زیست

به یاد محیط بان شهید عبدالله یاری

حسین زندی فعال مدنی

مردادماه سال گذشته استان همدان وبه شکل کلی همه مردم به خصوص جامعه محیط بانان کشور شاهد اتفاق تلخی بودند.شهید عبدالله یاری محیط بان منطقه لشکردرملایر 13 مرداد ماه سال گذشته دراثر شلیک گلوله از سوی یکی از شکارچیان متخلف به شهادت رسید .هدف از بازخوانی این اتفاق نه تکرارتلخی آن بود که تذکری دوباره و دوباره به همه شهروندان و مسئولان برای حفظ ونگهداری محیط زیست است .مقابله وممانعت از تکراراین وقایع تلخ هم به آموزش های شهروندی وابسته است .وهم پیگیری ودلسوزی بیش از پیش مسئولان امر به ویژه مدیران کل محیط زیست ، بخش صدور مجوز شکارتوسط معاونت مهمات واسلحه دراستان ها ونیروی انتظامی را طلب می کند. اتفاق های مشابه در استان های دیگر چون استان لرستان و واقعه فجیع کشتن توله خرس ها ویا رویداد شهادت محیط بانان در سنندج همواره با موج انزجار وناراحتی از سوی همگان همراه بوده است .باید به یاد داشته باشیم حفاظت وپاسبانی از محیط زیست به خصوص مناطق حفاظت شده عزمی ملی را می طلبد تا یاریگران این عرصه، محیط بانان جان برکف ،نیز با دلگرمی وقوت قلب بیش از پیش به انجام وظایف خطیر خود بپردازند.

 چندسال پیش معصومه ابتکار ریاست سابق سازمان محیط زیست کشور دریک گفتگوی تلویزیونی عنوان کرد که «محیط زیست در ایران مانند چرخ پنجم درشکه است » این سخن پیام مهمی داشت که همچنان نشنیده مانده است و روز به روز از اهمیت داشتن آن فاصله گرفته می شود. واز این سازمان ومسئله محیط زیست، گاهی به عنوان زینت المجالس در همایش، سمینار و یا جلسه دولتی نامی برده می شود. محیط زیست در هر کشوری دو بال دارد که یکی دولت و دیگری مردم است. و حلقه ارتباطی این دو بال نهادهای مدنی است که هر جا مردم کم کاری می کنند و دولت کم توجهی نشان می دهد این حلقه واسطه به کمک می آید و فاصله را ترمیم می کند در کشور ما بنابر ضعف آموزش همگانی از طریق رسانه ها و مراکز آموزشی مردم رابطه و نگاه درستی با محیط زیست ندارند . و همان طور که اشاره شد نهادهای دولتی نیز به مثابه چرخ پنجم درشکه به محیط زیست می نگرند تا جایی که دیگر نهادهای دولتی این سازمان را به رسمیت نمی شناسند و درستی این سخن را در طرح های عمرانی مانند سدسازی ها که بدون مجوز سازمان محیط زیست احداث شد و بعدها مورد مناقشه قرار گرفت می توان فهمید. ویا اگر در انتخابات گذشته به شعارها و اهداف برنامه های کاندیداهای مجلس و شوراها توجه کرده باشیم نشانی از برنامه های محیط زیستی نمی بینیم . حتی در برنامه های کاندیداهای ریاست جمهوری هم اگر برنامه ای بود در اولویت های پایانی قرار می گرفت. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته امروز اولویت نخست محیط زیست است.هر مسئولی پیش از سر کار آمدن و قبل از هربرنامه ای ، برنامه محیط زیستی ارائه می کند ومردم نیز اورا بر اساس نگاهش به محیط زیست می پزیرند. پس به نظر می رسد با وجود بحران آب که این روزها مسئله انکارناپذیری است، موضوع ریزگردها ، نابودی جنگل ها، تشدید بیابان زایی و نابودی گونه های جانوری و.... تحول بزرگی در مدیریت کلان کشور را می طلبد  تا بحران حل شود.  بنابر تحقیقی که به تازگی سازمان فضایی «ناسا» انجام دادهاست  مسئله اصلی ایران مسئله آب است و یران از کشورهای است که در سی سال آینده روز به روز خشکتر می شود.پس محیط زیست باید اولویت نخست در آینده قرار گیرد. اما همان طور که گفته شد نقش نهادهای مدنی را در برخورد با مشکلات نمی توان نادیده گرفت به ویژه در امر آموزش جوامع محلی ، نیروهای داوطلب و سازمان های مردم نهاد می توانند نقش تعیین کننده ای داشته باشند .و در کناررسانه ها و نهادهای آموزشی مانند آموزش و پرورش و وزارت علوم به آموزش های تکمیلی اقدام کنند و در توانمندسازی نسل جوان و جوامع محلی تلاش کنند . باید توجه کرد بیشتر مردم با تبعات آسیب های زیست محیطی آشنا نیستند ومسئله آموزش ضروری تر از هر زمانی به نظر می رسد. توانمندسازی می تواند از روستاها آغاز شود که در معرض مستقیم مشکلات محیط زیستی هستند . در سال های گذشته برخی نهادها در این زمینه تلاش های موفقی داشتند که می تواند الگوی دیگر نهادها قرار گیرد و دولت در جهت تسهیل درارائه مجوز تشکیل و تقویت نهادهی مدنی می تواند سازمان های مردم نهاد را حمایت کند تا تلاشی در جهت توسعه پایدار در محیط زیست صورت گیرد. برنامه ریزی و عملکرد در سطح کلان وظیفه دولت است اما سازمان های مردم نهاد اینروزها بیش از پیش باید برنامه ها واهداف خود را دنبال کنند.

روزنامه همشهری : شنبه 12 مرداد 1392 شماره 6034 ویژه نامه همدان