الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

نامه ای برای دبیرکل سازمان جهانی یونشکو

خانم ایرینا بوکوا دبیر کل محترم سازمان جهانی یونسکو

آقای فرانچسکو باندارین معاون محترم دبیرکل یونسکو در بخش فرهنگ

خانم سیسیل دویل رئیس محترم بخش میراث فرهنگی ناملموس یونسکو

اعضای محترم کمیته بین‌الدول کشورهای عضو کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس

 

عالیجنابان،

امضا کنندگان این بیانیه به عنوان جمعی از سازمان های غیر دولتی فعال در"شورای هماهنگی سازمان‌های غیردولتی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور جمهوری اسلامی ایران" که در مناطق و استان های مختلف این کشور، و به صورت داوطلبانه در جهت بقا و حفاظت از میراث فرهنگی و محیط زیست این کشور، که جزئی از میراث تاریخی و معنوی جهانی می باشد، فعالیت می نمایند، با توجه به طرح پرونده مربوط به چوگان به شماره 00905 با عنوان "چوگان، یک بازی سنّتی با اسب در قره باغ"، تسلیم‌شده توسط جمهوری آذربایجان در نشست سوم تا هشتم دسامبر 2013 برای ثبت احتمالی در فهرست "میراث فرهنگی ناملموس نیازمند پاسداری فوری" با توجه به سوابق موجود، و در نظر گرفتن برخی نگرانی‌ها، براساس حقوق در نظر گرفته شده برای ایران در چهارچوب کنواسیون سال 2003، خواهشمندیم در بررسی این پرونده به موضوعات مورد اشاره زیر که تشکل های غیر دولتی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمایندگان وجدان اجتماعی ارائه می نمایند توجه فرمایید.

همانگونه که مستحضر هستید، با توجه به مستندات و دائره المعارف های مختلف موجود،خاستگاه و محل زایش چوگان کشور ایران بوده، و این بازی در طول سال های گذشته از این کشور به دیگر مناطق جهان اشاعه پیدا کرده است، و مهمتر از آن این‌که، این بازی اکنون نیز بخشی از زندگی، معیشت، و هویت اقوام و ساکنان مناطق مختلف ایران همچون کرد، بختیاری، آذربایجانی، کرمانی و غیره می باشد. از آنجا که بازی چوگان همچنان به صورت فعال در مناسبت هایی چون جشن های ملی و بومی و حتی آیین های خانوادگی همچون عروسی مناطق مختلف کشور ایران به عنوان یک بازی سنتی و آیینی برگزار می گردد، لذا ثبت آن به نام کشور آذربایجان موجب بروز واکنش های منفی از طرف برخی کمیته های محلی و متخصصین و سازمان های غیر دولتی شده است. همین امر حساسیت و اختلاف بین دو ملت ایران و آذربایجان را سبب خواهد شد، و باعث می گردد تا کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس از روح خود فاصله بگیرد.

از سوی دیگر،درانتظارماندن کشور ایران برای الحاق به این پرونده در سال دیگر، و یا تلاش این کشور برای ارائه‌ یک پرونده کشوری مجزا در سال‌های بعد، صدمات جدی و بسیاری به روابط این دو ملت همسایه و دوست وارد خواهد ساخت.

با توجه به اینکه هدف کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس ایجاد صلح و گفتگو در میان گروه‌ها، اقوام و کشورها است، و رویکرد جدید یونسکو مبنی بر نامگذاری دوره 2013-2022 با عنوان دهه تقارب فرهنگ‌ها نیز نشان دهنده این موضوع می‌باشد، و این‌که یکی از راه‌های دست‌یابی به این تقارب تشویق ملت‌ها برای ثبت آثار فرهنگی به‌ شکل مشترک و در قالب پرونده‌های چند ملیّتی است، ثبت پرونده‌هایی از آن دست که کشور آذربایجان برای سال 2013 ارائه نموده، که عنصری مشترک در آن‌ها، تنها به‌نام یک کشور معرّفی می‌شود، می‌تواند موجب فاصله گرفتن از اهداف کنوانسیون گردد؛ و این درحالی است که تشویق ملت‌ها به ثبت آثار چند ملیتی منجر به احترام آنان به میراث فرهنگی ناملموس بشری می‌شود. از این رو پیشنهاد می‌گردد بخش میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، و ارگان‌های ارزیاب همکار آن، در چنین مواردی به گذشته تاریخی مشترک کشورها توجّه نمایند. در بحث چوگان، چنان ‌چه این پیشینه‌ به‌ درستی مورد بررسی قرار گیرد، مشخّص می‌گردد که ثبت چوگان تنها به‌ نام کشور آذربایجان از انصاف به‌ دور است ، و عملی است که واقعیت عنصری عمده در جمع مواریث ناملموس بشری را نادیده می‌انگارد.

کشور ایران نیز همواره تلاش نموده است تا بر اساس کنواسیون 2003 خط مشی توجّه به مواریث مشترک را دنبال کند، و همواره در پی راهی به منظور ترویج صلح، همبستگی و روابط دوستانه با کشورهای همسایه و هم ‌فرهنگ با خود باشد: تجربه ثبت میراث فرهنگی ناملموس نوروز نمونه‌ای موفق از این نوع تلاش از سوی جمهوری اسلامی ایران است.

اما در ادامه لازم است به مواردی در نقد پرونده ارائه شده از سوی جمهوری آذربایجان اشاره گردد:

همانگونه که در نریشن (گفتار متن) فیلم ارائه شده توسط جمهوری آذربایجان بیان می‌شود، این بازی در شهرهای ارومیه و تبریز در کشور ایران نیز برگزار می گردد،و این خود دلیلی بر وجود این بازی در ایران است. البته فیلم مذکور در بیان این موضوع از نام جعلی آذربایجان جنوبی برای این مناطق در نریشن (گفتار متن) آذری خود استفاده کرده است؛ و این نام گذاری نادرست پرونده و قابلیت استناد آن را با چالشی عمده مواجه ساخته است: سندی که مقرّر است به‌طور رسمی در سازمان بین‌المللی یونسکو به تصویب برسد، بایستی از هرگونه عبارتی که خدشه‌ای را به تمامیت ارضی کشوری دیگر وارد می‌سازد تهی باشد. متاسفانه این بخش از نریشن (گفتار متن) آذری در زیرنویس انگلیسی فیلم نیامده، و این امر باعث شده که ارزیابان ارگان فرعی یونسکو متوجّه استفاده از این نام مجعول نشوند.

از سوی دیگر در متن پرونده به نام 16 استان مختلف جمهوری آذربایجان به عنوان مناطقی که اکنون بازی چوگان در آنها انجام می شود اشاره شده است، که این موضوع دلیلی بر وجود و زنده بودن بازی چوگان در آن کشور می باشد؛ لذا درخواست ثبت این پرونده در فهرست میراث فرهنگی ناملموس نیازمند پاسداری فوری (در خطر) با شواهد موجود مغایرت دارد.

امضا کنندگان این بیانیه بر این باورند که ثبت بازی چوگان به ‌نام کشور آذربایجان، به‌هیچ‌وجه، نمی‌تواند واقعیت این میراث گران‌سنگ بشری را به‌نمایش بگذارد. چوگان میراث فرهنگی ناملموس شماری از کشورهای جهان، و از جمله، کشور جمهوری اسلامی ایران است، و چنان‌چه ثبت آن به‌طور مشترک و توسّط تمامی این کشورها صورت پذیرد، آن‌گاه جهانیان درخواهند یافت که این عنصر به‌هیچ‌وجه در معرض خطر نابودی نیست، بلکه عنصری زنده و پویا و دارای تنوّعات قومی و فرهنگی بسیار است. از سوی دیگر، آن‌چه آذربایجان قصد ثبت آن را دارد، صرفاً، بخشی بسیار کوچک از چیزی است که ملل بخش وسیعی از جهان «چوگان» می‌خوانند. ما بر این باوریم که چوگان هنگامی به‌شایستگی به ثبت جهانی می‌رسد که تمامی کشورهای دارنده‌ی آن مشترکاً به ثبت آن اقدام نمایند.

در پایان توجه شما را به همزمانی ارائه این پرونده اختلاف برانگیز با میزبانی جمهوری آذربایجان در این اجلاس جلب نموده، و خواهشمندیم تا ضمن توجه به مستندات ارائه شده بازنگری لازم در خصوص این پرونده را مورد توجه قرار دهید.

با تقدیم احترام

 

1) انجمن آفتاب سرخ ( استان خوزستان )

2) انجمن آیاپیر ( استان خوزستان و تهران )

3 ) انجمن اسفند گان روز مهر ورزی ( استان تهران )

4) انجمن ایران‌شناسی کهن‌دژ ( استان همدان )

5) انجمن ایلام‌شناسی ایران ( استان تهران )

6) انجمن بوم آب و آفتاب خوزستان(خوزستان)

7) انجمن پرورش اسب ( استان همدان )

8) انجمن پویشگران سفر پاک ( استان همدان )

9) انجمن پیشگامان خورشید استهبان ( استان فارس )

10) انجمن پاسداشت مفاخر ایران

11) انجمن توسعه و ترویج فرهنگ موزه داری ( استان اصفهان )

12) انجمن جوانان سپید پارس ( استان مازندران )

13) انجمن چارسوق کویر اردکان ( استان یزد )

14) انجمن حمایت از اسب اصیل ایران

15) انجمن دوستان زمین ( استان همدان )

16) انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز ( استان تهران )

17) انجمن دوستداران میراث فرهنگی آبادان(خوزستان)

18) انجمن دوستداران میراث فرهنگی بهبهان(خوزستان)

19) انجمن دوستداران میراث فرهنگی باستان پژوهان باغملک(خوزستان)

20) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا (خوزستان)

21) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریشا ایذه(خوزستان)

22) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاشار رامهرمز(خوزستان)

23) انجمن دوسستداران میراث فرهنگی دزفول(خوزستان)

24) انجمن دوستداران میراث فرهنگی شوش (خوزستان)

25) انجمن دوستداران میراث فرهنگى قورتان ( استان اصفهان )

26) انجمن دوستداران میراث فرهنگى گز برخوار ( استان اصفهان )
27) انجمن دوستداران میراث فرهنگی گیلان ( استان گیلان )

28) انجمن دوستداران میراث فرهنگى ورزنه ( استان اصفهان )

29) انجمن دوستداران میراث هوتو ( استان مازندران )

30) انجمن دوست داران دالاهو ( استان کرمانشاه )

31) انجمن دوستداران آثار تاریخی و مفاخر نوش آباد ( استان اصفهان )

32) انجمن دوستداران حافظ  ( استان فارس )

33) انجمن دوست داران حافظ ( استان خراسان )

34) انجمن دوستداران شوشتر(خوزستان)

35) انجمن دوستداران یادمان‌ها ( استان قزوین )

36) انجمن دوستداران و حافظان خشت‌خام ( استان یزد )

37) انجمن دیدبانان میراث ایل سنگسر ( استان سمنان )

38) انجمن سامان گشت صفه ( استان اصفهان )

39) انجمن سرزمین بیکران (کرمان)

40) انجمن سواد کوه شناسی ( استان مازندران)

41) انجمن علمى مرمت دانشگاه پیام نور اصفهان ( استان اصفهان )

42) انجمن فردوسی ( استان تهران )

43) انجمن فرهنگی اجتماعی اندیشه جوان ( استان اصفهان )

44) انجمن فرهنگی و هنری پاسارگاد ( استان خراسان )

45) انجمن فرهنگی هنری سپنتا (استان خراسان )

46) انجمن میراث بانان زنده رود ( استان اصفهان )

47) انجمن میراث فرهنگی درودگاه ( استان فارس )

48) انجمن میراث هزار ( استان کرمان )

49) انجمن مهر گان ( استان تهران )

50) انجمن وحدت جوانان ایران زمین ( استان اصفهان )

51) انجمن یاوران یادگارهای فرهنگی میبد ( استان یزد )

52) بنیاد شوش شناسی(خوزستان)

53) بنیاد فردوسی ( استان تهران )

54) خانه عصر باستان ( استان فارس )

55) خانه فرهنگ جاودان ( استان فارس )

56) کانون بارگاه مهر ( استان اصفهان )

57) کانون تهران شناسی ( استان تهران )

58) کانون پاسارگاد ( استان گلستان )

59) کانون مطالعات معماری قوام الدین شیرازی ( استان فارس )

60) کمیته پیگیری خانه‌های تاریخی ( استان تهران )

61) کمیسیون انجمن‌های دوستدار میراث فرهنگی و طبیعی مازندران ( استان مازندران )

62) موسسه ایران شناسی نیستان گمشده ( استان خراسان )

63) موسسه تمدن کویر (کرمان)

64) موسسه دید خرد ( استان اصفهان)

65) موسسه گردشگران سبز اندیش ( استان گیلان )

66) موسسه سرزمین باستان آرتا ( استان مرکزی )

67) موسسه سیراف پارس ( استان بوشهر )
68) موسسه گردشگرى جام جهان بین ( استان اصفهان )

69) موسسه میراث پژوهان مهربین ( استان اصفهان )

 



 

 

مراسم گرامی داشت روز همدان با یاد دکتر علی اقبالی وباسخنرانی دکتر اذکایی

روزهمدان ، روزی برای همه مردم استان   

 

مراسم گرامی داشت روز همدان با یاد دکتر علی اقبالی

حسین زندی

 دکتر پرویز اذکایی :باغ عمارت بدیع الحکما پدر امیر مهدی بدیع فیلسوف همدان را دارند نابود می کنند عجب مردمانی هستیم .

یکی از مولفه های توسعه فرهنگی ، خصوصی سازی در عرصه فرهنگ است.پررنگ شدن نقش حکومت هاودولت ها در امور فرهنگی ، کارکرد و نتیجه رنگارنگ بودن  را از تولیدات فرهنگی می گیرد وبه یک پدیده  تکراری تبدیل می شود. متولی گری در اجرای مراسم ها ومناسبت های فرهنگی نیز هم جنبه مردمی بودن آنرا کمرنگ می کند وهم ازمشارکت سلیقه های مختلف جلو گیری می کند . پس به نظر می رسد سپردن اجرای مراسم و مناسک فرهنگی نتیجه مطلوب تری داشته باشد . برگزاری روز همدان توسط سازمان های غیردولتی استان که با حضور شخصیت های برجسته فرهنگی ، اعضای شورای شهر قدیم وجدید ، برخی از مقامات شهرستان و فعالان عرصه فرهنگ تجربه موفقی بود که پس از هشت سال اتفاق می افتاد.اعضای سازمان های غیر دولتی امیدوارند این گونه مراسم را بیشترتجربه کنند.

  پس از اجرای آیین های رسمی ،عباس زند با معرفی بابک مغازه ای مجری برنامه برای سخنرانی دعوت شد موضوع سخنرانی این پژوهشگروضعیت چشمه های همدان بود.عباس زندگفت:« شهر همدان را شهر هزار چشمه می گفتند که از زیر قله کوه الوند این چشمه ها تا انتهای شهر جریان داشتند و هرساله توسط مالکان لایروبی می شدند. این چشمه با اینکه از مناطق مختلفی عبور داده شده بودند و در طول مسیر مدام توسط مردم استفاده می شد هرگز گل آلود و آلوده نمی شدند این فرهنگ غنی در بین مردم بود که آلوده کردن آب را گناهی نابخشودنی می پنداشتند و پیش از اسلام هم ایزد آب و آناهیتا نشانگر این مدعاست که مورد احترام بود و معابدی برای آناهیتا ساخته اند .

زند در ادامه گفت:در خانه هایی که دارای چشمه بودند از بامداد تا شامگاه به روی مردم جهت استفاده باز بود و آن را برای اجر اخروی می دانستند

. عباس زند در پایان سخنانش با برشمردن ده ها چشمه در شهر همدان ابراز تاسف کرد که این چشمه ها نابود شده اند.

سخنران دوم فرزند زنده یاد دکتر علی اقبالی ، بنیانگذار رشته های نقشه برداری ، زمین شناسی و کشاورزی در ایران بود که به شخصیت علمی دکتر اقبالی پرداخت. خانم اقبالی با تبریک روز همدان و روز پزشک از آرزوهای بزرگ پدر درباره همدان گفت :دکتر اقبالی عاشق بزرگی ایران بودند و  علاقه خاصی به زادگاهشان استان همدان داشتند . تاسیس مدرسه عالی کشاورزی همدان در سال 1345 و پایه گذاری موسسه عالی آموزش عمران و توسعه روستایی از آن جمله است. او ادامه داد: پدرم همیشه دنبال باران بود وچشمه چون عاشق محیط زیست بود، دوست داشت زمین ها همیشه سبز باشند و آب و آبادانی را دوست داشت. اقبالی ادامه داد: من که فرزند ایشان هستم هرگز نتوانستم مثل ایشان برنامه داشته باشم دکتر اقبالی در آستانه 100سالگی همچنان کلی برنامه توسعه و آبادانی در سر داشت و او عاشق ایران بود و یک ایرانساز به تمام معنا بود، او می گفت من اول ایران را دوست دارم بعد بقیه فکرم برای بچه های خودم هست چون بقیه بچه های ایران هم حق دارند موفق و تحصیلکرده باشند.

پس از دکتر شکوفه اقبالی  سخنران سوم ،مهندس جعفر محمد علیزاده بنیانگذار موزه تاریخ طبیعی همدان و موزه بزرگ دانشگاه آزاد همدان و از شاگردان دکتر اقبالی پس از اینکه از حاضران درخواست کرد به احترام دکتر اقبالی بایستند و یک دقیقه سکوت کنند .او گفت:« آقای دکتر انار بودند که هزاران دانه مثل من را در سراسر ایران دارند». مهندس علیزاده ادامه داد من یکی از شاگردان دکتر اقبالی هستم که شاید گاهی باهم اصطکاک داشتیم اما نمی توانم بگویم ایشان الگوی من نبودند .در این زندگی که من کم تر شادی داشتم بزرگ ترین شادی من این بود که یک روز رفتم عکاسی دیدم عکس آقای دکتر اقبالی بالا دست و عکس من زیردست ایشان است و حاصل زحمات ایشان باعث شد که به عنوان شاگرد ایشان نفر اول ترویج علم در کشور در سال 1384باشم. من در آغاز سخنرانی اشاره کردم اولین دانشگاه جهان در همدان با کمک صد نفر از طلبه های زرتشتی تاسیس شد و بعد از هزاران سال دکتر اقبالی دانشگاه تاسیس کردند ، دکتر اقبالی برای تاسیس موزه همدان یک فولکس داشت که فروخت و چهار هزار تومان کمک کرد تا ما موزه را ایجاد کنیم. علیزاده در پایان با اشاره به اینکه ما همدانی ها به الوند پایبند بودیم و می گفتیم ما آب الوند خورده ایم اما الوند این روزها متاسفانه فراموش شده و شعری در وصف کوه الوند خواند : اجنبی می خواست تو را از من بگیرد الوندم / نتوانست/ اما ریزدانه های  خاکش ،ای اسف تورا محو کرده.

پیشتاز انقلاب مشروطیت در ایران همدان بوده است

دکتر پرویز اذکایی پژوهشگر ارزنده تاریخ که بیش از چهارصد مقاله ، پنجاه رساله علمی و سی جلد کتاب در کارنامه خود دارند ، در روز همدان به تاریخ همدان در دوره قاجار پرداخت .اما در این سخنرانی استثنایی که به همه جنبه های محیط زیستی ، جغرافیا و فرهنگ و جامعه شناسی را در برداشت ومانند همیشه احساسات حاضران را برانگیخت.

 دکتر پرویز اذکایی سخنانش را اینگونه آغاز کرد:با درود به روان دکتر اقبالی و با تشکر از شاگرد خلفش دکتر غلامی و دکتر فرهانچی به خصوص از جناب آقای حسین زندی، امتثال امر کردم و با وجود این که در حال نقاهت هستم بیایم. فرمودند در باب تاریخ قاجاریه صحبت کنم برای شما از بس که درباره تاریخ باستان و مفاخر گذشته داد سخن سر داده اند و شعار دادند، اول تعجب کردم بعد دیدم اتفاقا موضوع خوبی است اما بسیار وقت کم به بنده مرحمت فرمودند و گفتند اگر آخر سوالی بود جواب دهم من از وقت مقرر تجاوز نخواهم کرد.

دکتر پرویز اذکایی گفت: قرن سیزدهم هجری قمری برابر با قرن 17و18میلادی حدود 140 سال تمام دوره قاجاریه در ایران حکومت کردند که از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. از این جهت که آخرین دولت عشایری حاکم بر ایران بوده است، دولت هایی که طی 2700 سال در این آب و خاک حکمراندند منشا عشایری داشتند و این آخرین دولت عشایری است راز ماندگاری سرزمین هم توالی حکومت های عشایری است.  نکته مهم این است که ما در عصر قاجاریه بود که با تمدن غربی آشنا شدیم دوره مدرنیسم یا تجدد از اواسط دوره قاجاریه از ایران آغاز شده دوره آغاز سرمایه داری و به اصطلاح چپ ها برژوازی در همین دوره بود. با این مقدمه باید گفت دوره تجدد، همواره با مشکلات زیادی مواجه شده که هنوز ادامه دارد در سال1201 هجری قمری آغامحمدخان قاجار پس از شکست دادن آخرین امرای سلسله زندیه مثل علیمرادخان در شیراز محمدخان زندی را که به همدان گریخته بود شکست داد . قلعه اشکانی روی تپه مصلای همدان را خراب کرد و تنها برج کوچکی از آن باقی ماند که در زمان ما به آن (تاکه برج) می گفتند ، امروزه از آن تاکه برج هم آثاری باقی نمانده دکتر اذکایی ادامه داد آن چه مسلم است این که تحکیم و دوام حکومت قاجاریه به مدت 150سال از حیث نیروی نظامی غالبا با ایل قراگوزلوی همدان بود . این ایل از بقایای قزلباش های زمان صفوی است اصلشان ترکمان است ، ترک نیستند در ایران ما ترک نداریم ولی قوم ترک و ترکمان داریم به صورت مجازی و استعاری می گوییم ترک. ترکمان اصیل و آن هایی که دعوی ترک بودن دارند همان قبایل مغول و ایغور و آشینوهای مغولی هستند ترکمان هم یعنی مانند ترکان که زبانشان ترک بوده است وگرنه همه ایشان اقوام ایرانی هستند حتی ترکمان ها از لحاظ نژاد هم آریاتر هستند. همچنین قوم فارس نداریم اما زبان ملی ما زبان فارسی است مثلا ما قومی داریم به نام بلوچ که پارتی خالص یعنی اشکانی خالص هستند. کردها را داریم در مغرب ایران که این ها بقایای مادها هستند و از اینها اصیل تر و آریایی تر پیدا نمی شود زبان ها متفاوت است اما همه تحت عنوان ایرانی هستیم. خواه آذربایجانی خواه ترک زبان ، خواه کرد تمام اینان اقوام ایرانی اند و حاصل جمع آن ملت ایران را تشکیل می دهد. بنابراین اگر من در این جا به ترکان اشاره می کنم منظور ترکمانان ایرانی است . قراگوزلوها ترکمان بودند و به زبان ترکمانی صحبت می کردند و حتی نه به زبان ترکی ، زبان ترکی اصیل تفاوت دارد و هرکه مدعی پان ترکیست و زبان ترکی اصل است باید برود زبان مغولی یادبگیرد.من نمی خواهم خارج از موضوع بروم اما مسائلی هست که یک عده از روی جهل و نادانی دامن می زنند .به این مسائل ملی، حتی این ترکان عثمانی یا این ترکمانانی که در آذربایجان هستند و اسم آن را آذربایجان شمالی گذاشته اند و اسم آن "اران" است و ما آذربایجان شمالی نداریم. قراباغ و اران که 6میلیون جمعیت دارد و متوقع هستند که آقای الهام علی اف 15 میلیون ترک زبان دلیر رشید ایران زمین را به خودشان متصل کنند. زهی خیال باطل!.

-دکتر اذکایی در ادامه گفت : من فقط به چند واقعه اشاره می کنم یکی این که افواج قراگوزلو (تیپ ها) تا آخرین دم پادشاهی خاندان قاجار از این خاندان و سلطنت قاجار حمایت کردند و به پاداش خدمات هم رسیدند و بیش تر مناصب نظامی را هم به سران قراگوزلو دادند .

-قراگوزلوها که از آق قویونلوها و قراقویونلوهای سابق بودند دو دسته متمایز بودند ، یکی عاشقلو و یک دسته دیگر حاجیلو و یا ازبک ها، از لحاظ اخلاق و هنجار اجتماعی به کلی با هم متفاوت بودند . عاشقلوها رزمی، جنگنده، ستمگر و ظالم بودند برعکس حاجیلوها اشخاص خیر، دانشمند، نیکوکار و عارف بیرون آمدند. سردسته این ها مجذوبعلیشاه کبودرآهنگی است و خاندان مجذوبی از بقایای ایشان دوست دانشمند ما دکترذکاوتی قراگوزلو است. عاشقلوها چند فوج مشهور داشتند یکی بهادران، یکی دیگر مختاران و فوج قراگوزلوها که البته خدماتی هم داشتند.

-درعین حال تیول از روستاهای اطراف همدان راهم گرفتند بعدها به شش خانواده و طایفه معروف انقسام پیدا کردند که در دوران مشروطیت و قبل از آن به آنان خوانین "سته "یعنی خوانین شش گانه می گفتند  خاندان امیرنظام شورینی (حسام الملک قراگوزلو) وپسرش احتشام الدوله معروف بود. به مرکز خاندان شورین همدانی ها دارالظلم می گفتند چه ظلم هایی که بر این مردم بیچاره همدان در این 150 سال رفته خدا داند؟ 

اذکایی ادامه داد:خاندان ضیاء الملک  و بهاءالملک که روستاهای فقیره و آبشینه را داشتند و خاندان بسیار مشهور ناصرالملک نایب السلطنه ، اولین نایب السلطنه ایران ، ناصرالملک قراگوزلو بود که بهار و حومه آن در اختیار آن ها بود و اقوام دیگر...

-مهم تر از همه طایفه معممین همدان بودند ایشان دو فرقه بودند به طور کلی از زمان صفویه به دو فرقه اخباری و اصولی منقسم شدند اصولی ها اهل اجتهاد بودند و خاندان موجهی بودند و به امور مردم رسیدگی می کردند و حسن شهرت داشتند و آخرین اصولی مشهور هم شیخ مرتضی انصاری در نجف بود که به نام خاتم الفقها مشهور بود. اما تمام اخباری ها برخلاف اصولیون لطمات زیادی به این مملکت زدند و باعث جنگ های ایران و روس شدند . موجبات قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای را همین ها باعث شدند که شیخ محمد اخباری در تهران لطمات زیادی وارد کرد و فتوای همین اخباریون بود که مردم را تجهیز می کردند که با روس ها بجنگند درحالی که شاه زاده دلیر عباس میرزا که از مفاخر مملکت بود بسیار کوشش کرد و این جنگ باعث شد سوم ایران 17یعنی شهر قفقاز را از دست بدهیم. من نام دو تن از اخباریون که موجبات آشوب ها و بلواها و کشتار نفوس و قتل مردم بی گناه در همدان شدند را می برم. آن چه امروزه می گویند اراذل و اوباش ، لمپن به اصطلاح فرنگی ها و اصطلاح همدانی آن خزی است . خزی ها ،لات ها ،عرق خورها، لواطی ها و چاقوکش ها به دنبال این آقایان بودند آقای محمدحسین اردستانی (مختارانی) بود که با پشتوانه اراذل یادشده با صوفیه می جنگیدند. همدان همواره چهارراه حوادث بود همان طور که فلات ایران مورد تهاجم بود درمقیاس کوچک همدان یک ایران کوچک است با همه بلایا و مصائب 2700 ساله ،قدیمی به یاد دارند در هر محله همدان یک قبرستان بود این قبرستان چه کسانی بود ؟ مردم بی دفاع ، دلیر و حماسه آفرین این شهر بود . مردم همدان در مقابله و کارزار با عساکرعثمانی برادران ترک مسلمان ،هفت تا قبرستان برای ما به یادگار گرفتند. شیخ محمد علی حزین  آخرین کسی بود که بعد از حمله افغان از اصفهان فرار کرده و از همدان می گذرد می گوید70 از هزار جمعیت 25 نفر از همدان به جای مانده است آن هم پیر زن و پیرمرد ، قوم های دیگر هم که تعدادی از آنان باقی مانده بود ارامنه بودند ،یهودیان بودند و طایفه رضویان که از قم آمدند و در محله کبابیان متوطن شدند . اذکایی ادامه داد: ناگفته نماند هم ارامنه به این شهر خدمت کردند ، هم یهودیان زمان حمله عساکر عثمانی ، کشیش های ارمنی و آشوری توپ در اختیار مردم قرار می دادند یکی از خدمات بزرگ ایشان به این شهر که دلیل پایداری این شهر هم هستند یهودیان شهر بودند قومی که از دست ما بسیار آزار می دیدند "خدا پدران ما را ببخشاید" .که این ها را آزار می دادند . آن ها به ما فرهنگ می آموختند و دبستان و دبیرستان اتحاد و آلیانس را برای ما تاسیس می کردند که باسواد شویم و ما یا خودشان را اذیت می کردیم یا بچه هایشان را. یهودآزاری را اشاره خواهم کرد. 

-یکی از این آقایان اخباری متعصب ملاعبدالله بروجردی بود. خوشبختانه این هایی که اسم می برم همدانی نبودند . محمدحسین مختارانی از اردستان بود و ملاعبدالله هم از بروچرد که کورگاهش در کنار مدرسه دامغانی است. یهودی ها با تاسیس مدارس مخصوصا از دوره مغول که ما در تواریخ به یاد داریم یک مدرسه به نام مدرسه ربانی داشتند که تدریس طب هم می کردند . یکی از منجیان این مملکت و طراحان اقتصادی که در بین علمای جهان به عنوان نابغه مشرق زمین می شناسند خواجه رشیدالدین همدانی بود . بعد از مغول این جا برهوت بود آن که اقتصاد و سیاست دیوانی ما را احیا کرد و بزرگ ترین بنیاد وقف را در دنیا به نام موقوفه ربع رشیدیه بنیان گذاشت .آن بزرگوار در همدان مدرسه ربانی را دارالشفاء، داروخانه تاسیس کرد. این جماعت به فرهنگ ما هم خدمت کردند که در کتاب فرهنگ همدان رجوع کنید آورده ام که موجبات این بقای زبان ما را هم فراهم کرده اند. آن چه از زبان باستانی پهلوی رسوب کرده در زبان همدانی موجبش یهودی بودند چرا؟ چون یهودی های یک گتو داشتند گتو یعنی محله جدا، اقوامی که به اینجا تهاجم می کردند با این جماعت کار نداشتند تجارت همدان را یهودی ها احیا کردند اقتصاد شهر را همینطور . این که من می گویم باید حق ایشان ادا شود و من با هزار لفظ نمی توانم ادا کنم. دبیرستان آلیانس یکی از مراکزی شد که ما در عصر قاجاریه رفته رفته تمدن پیدا کنیم اجداد ما "خزی" بودند بپذیریم . اگر امروز مامتمدنانه این جا نشسته ایم پدران ما، اجداد ما از دبیرستان آلیانس آموختند که بعدا مدارس مسلمانان تاسیس شد و اولین آن مدرسه نصرت که مرحوم شیخ موسی نثری آن را تاسیس کرد کسانی که زبان های خارجی و زبان های فرانسه تدریس می کردند ارامنه و یهودیان بودند . بنده در همان جا هم عبری و هم فرانسه یاد گرفتم .

- اما برگردیم به ملا محمدحسین مختارانی ،اخیرا وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران سندی را منتشر کرده است که نشان می دهد این شیخ "روسوفیل "بوده است این سند را آقای ابراهیم تیموری از وزارت خارجه منتشر کرده  و در آن آمده است ملامحمدحسین مختارانی به سفارت روسیه نامه می نویسد "که تو را به خدا به تزار بگویید که به ایران لشکر بفرستد من با سید باقر شفتی اصفهانی( که به دست خود30 هزار نفر را کشته است) توافق کرده ایم  همدان را من تحویل میدهم و اصفهان را سیدباقرشفتی اصفهانی تحویل خواهد داد و شما شاه را اعدام کنید." این سند اشتباها به دست راولینسون می افتد و بعد از یک قرن منتشر می شود .

محمدشاه قاجار در سال 1250 حکمران ایران بوده و مرکز حکومت محمدشاه همدان بوده است چون که او حاج میرزاآقاسی صوفی را نایب السلطنه می کند اخباری ها با او مخالفت می کنند .

گرانی 1288 را شاید از اجدادتان شنیده باشید جمعیت همدان 30هزار نفر بوده که حدود 20هزار نفر کشته می شود.

ملاعبدالله بروجردی هم در واقعه شیخیه همدان دخیل بود شیخیه پیشتاز تجارت همدان بود و تجددخواهی آن ها بعدها اسباب مشروطه را فراهم کردند آنان پیرو شیخ احمد احصایی بودند و به گفته احمد کسروی و سید حسن تقی زاده پیشتاز انقلاب مشروطیت در ایران همدان بوده است 6 ماه پیش از تهران در همدان مجلس مشروطه درست می شود به اسم مجلس فوائد عامه ، چه کسی باعث آن بود ؟ شخص بزرگواری به اسم علی خان صفاالحق ظهیرالدوله، داماد ناصرالدین شاه که دستور داد هر همدانی یک آجر و یک کم گچ بیاورد که مجلس درست کنیم که در محل شهرداری فعلی قرار داشته است.

به همین دلیل چون شیخیه متحد بودند با اراذل الناس همدان در می افتند رئیس آن ها ملاعبدالله بروجردی بوده است.

پرویز اذکایی همچنین اشاره کرد: در دوسه روز گذشته جگرم خون است اگر تا حالا سکته نکرده ام نمی دانم چرا؟ باغ بدیع الحکما را دارند ویران می کنند بلدوزر گذاشته اند و دارند خرابش می کنند خبرنگاری را کتک زده اند 120 هکتار باغ را از بین برده اند حالا 62هزار متر باغ عمارت بدیع الحکما پدر امیر مهدی بدیع فیلسوف همدان را دارند نابود می کنند عجب مردمانی هستیم . با اشاره به شعری از عین القضات که در زندان بغداد برای همدان، همدانی که می گفتند یکی از چهار جنات جهان است  سروده است چند سطری درمورد الوند گفت: اما دریغا امروزه، بی هیچ پرده پوشی و بدون وطن دوستی ریایی، باید گفت که از آن همه لطف و طراوت ، سرسبزی و خرمی، جمال و نزاهت الوند، زیاده چیزی برجای نمانده است. بلای آلودگی های دم افزون زیست محیطی از یک طرف ، ولی خصوصا توسعه ویران گرانه و ساختمان سازی از طرف دیگر تمام فضای حیاتی سبزینه و بیشه زارهای مصفا و باغ های پردارو باروبر را که حالا معلوم می شود چقدر هم منافع اقتصادی داشته اند یکسره به وسعت هزاران هکتار از دامنه الوند زدود و یکباره از میان برد که هنوز هم می برد . طبیعت بی نظیری که جامه زیبای آفرینش آن را دست خداوند (جمیل و یحب الجمال) طی میلیون ها سال تطور طبیعی بر قامت الوند سرفراز ما پوشانده بود ، ظرف سی سال اخیر به یک طرفة العین با دست انسان طماع «ظلوم جهول» تجاوزکار معاصر پاره پاره ، دریده و گسیخته، نابود و ویران گشت مظهر آیات الهی در وطن ما اینک مزبله رجس آدمیان ناسپاس و نادان شده است.

خسارت های مطلقا جبران ناپذیری که طی چند دهه اخیر به بافت و ساخت طبیعی شهرو کوه و دشت ما وارد شده، فقط می تواند خیانت محض باشد،تخریبی که بر آن رفته ومی رود، هیچ قوم یاجوج و ماجوج و چنگیز مغول چنین بلایی برجای دیگرنازل نکرده است.اگر زمانی میلتون انگلیسی از کوهپایه های الوند به عنوان « بهشت بازیافته» سخن گفته بود اینک دریغ آمیز و سوگبار به واقع تنها می توان از آن «بهشت گمشده » یاد کرد . حالا مضمونی جز مرثیه یا«سوگ بر الوند» متبادر به ذهن نشد . دریغا که این کوه لخت بلند بالا دیگر آن « الوند» نیست خدا را ، الوند ما کجاست ؟ همدان ما کجاست؟

برنامه بعدی اجرای گروه موسیقی شهسواران بود که به آهنگسازی و نوازندگی قادر شهسواری و خوانندگی پرویز نظری اجرا شد در این برنامه پس از اجرای قطعه ای با عنوان الوند و آوازی در مایه اصفهان با شعر مولانا با تقدیم قطعه ای به نام مهد دلیران به دکتر پرویز اذکایی به پایان رسید. آخرین سخنران برنامه میلاد وندایی از باستان شناسان جوان همدان بود که به باستان شناسی همدان در دوران تاریخی پرداخت وندایی آثار مادی، هخامنشی، اشکانیو ساسانی اشاراتی داشت.و گفت هیچ اثر مادی از هگمتانه یافت نشده و همچنان پایتخت مادی هگمتانه در ابهام است.

دراین برنامه که به همت  موسسه آموزش عالی عمران وتوسعه ونهادهای مدنی همدان از جمله انجمن دوستان زمین، کانون تبلیغاتی راد، بنیاد مهر ، پویشگران سفر پاک ،بهار ثمین الوند واتاق فکر انجمن های زیست محیطی همدان برگزار شد ، نمایشگاهی از دستاوردهای اعضای انجمن ها در زمینه صنایع دستی و کتاب هایی که درهمدان منتشر شده بود درحاشیه مراسم برقرار شد که با استقبال حاضران مواجه شد.