الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

روزگار فراموش شده پیرمرد «حلبی‌ساز»

هنرمندی که با حلبی یادگاری می‌سازد

روزگار فراموش شده پیرمرد «حلبی‌ساز»

http://farheekhtegan.ir/fa/news/4817



حسین زندی


در طول یک قرن گذشته و با ماشینی شدن جوامع صدها حرفه و شغل و هنر دستخوش تغییر و نابودی شده و اهمیت ندادن به این حرفه‌ها روند از بین رفتن آنها را تسریع کرده است. در حالی که برخی از این مشاغل قابلیت تقویت صنایع‌دستی، گردشگری و موزه‌داری را دارند. حلبی‌سازی یکی از این موارد است که به مرور در حال فراموشی است، اما به تازگی یکی از پیشکسوتان این حرفه در همدان اقدام به بازیابی و تولید ده‌ها نمونه از این اشیا کرده تا مردم را با مشاغل و یادگارهای گذشتگان آشنا کند. محمدباقر ضرابیان متولد سال 1313 همدان است. او تا سال 1332 به شغل پدری، یعنی حلبی‌سازی مشغول بود، اما این کار را رها کرد و فروشندگی وسایل ماشین را پیش گرفت. او 56 سال از شغل حلبی‌سازی دست کشیده بود ولی سال 1390 تصمیم گرفت نمونه‌ای از اشیا و آثار حلبی که در گذشته استفاده می‌شد را بسازد و در مجموعه‌ای به میراث فرهنگی اهدا کند. او در طول دو سال توانست 110 قطعه از این ابزار و اشیا را بسازد. ویژگی کارهای ضرابیان در ظرافت آنهاست که با نمونه‌ای دیگر قابل مقایسه نیست. به همین مناسبت گفت‌وگویی با او انجام داده‌ایم که در پی می‌آید:

‌ چه چیزی شما را به سمت این کار کشاند؟
سال 1390 روزی با خودم گفتم خدایا به من کمک کن تا چند قطعه‌ از میراث قدیم بسازم تا این میراث به کلی نابود نشود چون دیگر قابل استفاده نبودند. وقتی شروع کردم تعدادی از این آثار و وسیله‌ها را ساختم مورد تایید و تشویق میراث فرهنگی قرار گرفتم و در 12 نمایشگاه شرکت کردم. سه لوح از 12 لوح تقدیری که دریافت کردم لوح برتر است و مقام اول کشور را در این رشته به دست آوردم.
‌شغل شما چه بود؟
شغل پدرم حلبی‌سازی بود و شغل من هم تا سال 1332 همین بود، اما تا سال 90 از این کار دست کشیدم چون این کار کمرنگ شده بود. در این مدت مشغول فروش قطعات ماشین بودم. اما می‌خواستم این یادگار را از خود بجا بگذارم، بنابراین 110 قطعه وسیله و ابزار حلبی ساختم و به میراث فرهنگی اهدا کردم.
‌آثاری که به میراث داده‌اید کجا قرار است نگهداری شود؟ به موزه خاصی می‌رود؟
این آثار را به میراث فرهنگی اهدا کردم که قرار است موزه‌ای درست کنند و اینها را در آنجا به نمایش بگذارند تا اینکه نسل‌های بعد متوجه شوند ما با چه وسیله‌هایی زندگی می‌کردیم.
‌کارهای شما شامل چه وسیله‌هایی است؟
وسایلی از قبیل زیرآب حمام، زیرآب حوض، چراغ فتیله‌ای و نماد آرامگاه بوعلی و... .
‌چه مدت‌زمانی را برای ساختن این قطعات صرف کردید؟
از سال 1390 تا اوایل 1392 روی این آثار کار کردم. یعنی حدود دو سال که مهم‌ترین آنها نماد آرامگاه بوعلی است که پنج ماه روی آن کار کردم و آنها را اهدا کردم به میراث فرهنگی همدان.
‌هنوز هم این کار را ادامه می‌دهید؟
فعلا نه اما امیدوارم بتوانم قطعات دیگری را هم بسازم.
‌اسامی همه قطعات و کاربردشان را نوشته‌اند؟
بله همه فهرست شده است. قرار است یک کتاب به نام چهره ماندگار همدان منتشر کنند و این آثار و کاربردشان را در آن بیاورند.
‌همه این وسایل کاربردی و قابل استفاده بوده‌اند؟
بله همه اینها را آن زمان استفاده می‌کردیم به جز چند قطعه مثل نماد آرامگاه. اما امروز اینها به صورت شیء تزئینی است. هرچند امروز هم قابل استفاده است اما با وسایل و نمونه‌های جدید، دیگر از اینها استفاده نمی‌کنند.
‌چرا کسی تمایلی به حلبی‌سازی نشان نمی‌دهد؟ و چرا حلبی‌سازخانه همدان از بین رفته است؟
گفتم که نمونه‌های جدید آمد، خریدار کم شد و این روزها هم جنس چینی اجازه فعالیت به سازندگان ایرانی را نمی‌دهد. استادکارها هم یا از دنیا رفتند یا از این کار دست کشیدند.
‌چرا شما اقدام به تولید انبوه نمی‌کنید؟
باید بگویم مشکل زیاد است. ارائه کردن سرمایه، کارگاه، سوله، ابزار آموزشی برای دانش‌آموزان و امکانات مناسب بهداشتی که کار کردن در آن جا میسر باشد، کار یک فرد نیست. باید نهاد یا اداره‌ای این وظیفه را به عهده گیرد.
‌این روزها حلبی‌سازخانه‌های همدان چه وضعیتی دارند؟
همه شده است بوتیک لباس و دیگر کسی کار نمی‌کند.
‌تا زمانی که شما فعالیت می‌کردید چه تعداد حلبی‌سازی در همدان فعال بود؟
بیش از 60، 70 کارگاه با چندین کارگر و شاگرد فعال بودند.
‌تولیدات شما در همدان فروش می‌رفت یا به جزء همدان به جاهای دیگر هم صادر می‌شد؟
اطراف همدان، روستاها و برخی شهرهای همجوار خریدار این اجناس بودند، چون مرغوب‌تر از کارهای شهرها و استان‌های دیگر بود.
‌مواد اولیه از کجا تامین شد؟
بعد از جنگ جهانی دوم یعنی شهریور 1320 که من حدود هشت سال داشتم، پدرم مغازه را ترک کرد و آمد منزل و در منزل کار می‌کرد. من هم پیش او در خانه این حرفه را آموختم. بعد از جنگ یعنی پس از سه سال به مغازه پدر رفتم و حلبی‌ساز شدم. این کار تا سال 1332 ادامه داشت اما پس از آن از این کار دست کشیدم. آن زمان نفت از روسیه و انگلیس در داخل بشکه‌های حلبی می‌آمد. نفت را خالی می‌کردند، می‌فروختند و ما حلبی‌ها را می‌خریدیم و این ابزار و وسیله‌ها را می‌ساختیم.
‌تاریخچه حلبی‌سازی به چه دوره‌ای برمی‌گردد؟
من تا جایی که اطلاع دارم به 200 سال قبل برمی‌گردد. البته همیشه مواد اولیه از خارج می‌آمد تا اینکه ورق گالوانیزه وارد شد.
‌حلبی‌سازی چه تفاوتی با آهنگری داشت؟
آهنگری مساله جدایی است که با کوره، دم و... سروکار دارد اما حلبی‌سازی ابزار دیگری دارد.
‌فرزندان شما با این حرفه آشنا هستند؟
یکی از دخترانم و پسرم پزشک هستند و یک دخترم دبیر آموزش و پرورش. کسی را ندارم که این کار را ادامه دهد.
‌آرم و نشانه‌ای که روی کارهای شما حک شده چیست؟
از جنس لاتون بوده که فلز خیلی نرمی است و با چکش و مهر سازگاری دارد و پرس می‌شود.

روزنامه فرهیختگان شماره 1316 

28 بهمن 1392

روزنامه همشهری همدان

فوت فراموش شده کوزه‌گری در لالجین

http://tehrooz.com/1392/5/29/TehranEmrooz/1247/Page/14/ 

 

 

روزنامه تهران امروز

کد خبر: 136591

تاریخ خبر: ﺳﻪشنبه, 29 مرداد 1392

آموزش سفال در لالجین پاسخگوی هنرمندان نیست

آموزش؛ فوت فراموش شده کوزه‌گری در لالجین

از آنجا که سفالگری بسیار گسترده است و پوشش دادن همه ابعاد آن مستلزم تلفیق سال‌ها تجربه در کنار مطالعات گسترده و تحقیق مستمر محققان است و از حدود توانایی افراد معمولا خارج است، بهترین راه برای بهره گیری کامل از توانایی علمی و عملی استفاده از هنرمندان سنتی و بومی در کنار محققان و تحصیلکردگان رشته‌های هنری است. اگرچه تا به حال آموزش در این زمینه به صورتی سطحی و رفع تکلیفی اعمال شده است، اما می‌توان با برنامه‌ریزی دقیق در این زمینه به نتایج خوبی رسید. در سال‌های گذشته فارغ‌التحصیلان زیادی در رشته صن

حسین زندی - همدان: سفال وسفالگری در همدان به‌‌ویژه لالجین شهر سفال مشکلات متعددی دارد. چرا که برای توسعه صحیح صنعت سفال در همدان، علاوه بر حمایت نهادهای دولتی، آگاهی مردم، آموزش سفالگران، تولیدکنندگان و حتی فروشندگان مسئله‌ای مهم وضروری به نظر می‌رسد. اکنون، شیوه‌های سنتی آموزش با ابزار و فن‌آوری فعلی همخوانی ندارد و دانشگاه علمی- کاربردی شهر هم نتوانسته موفقیت چندانی در آموزش به‌دست آورد. از سوی دیگر شیوه آموزشی آموزشگاه‌های خصوصی هم پاسخگوی سفالگران شهر لالجین نیست و به نظر می‌رسد که فقط گاهی برای رفع تکلیف خود را نشان دهد. از این رو،د برای رشد و نجات سفالگری لالجین تغییر وتحول در امر آموزش بسیار ضروری به نظر می‌رسد.

ظلم به آموزش سفالگری

«مهدی کریمی‌منسوب» مدرس دانشگاه و کارشناس سفال در پاسخ به این سوال که چه نهادهایی رسالت و وظیفه آموزش سفالگری در همدان را به عهده دارند، گفت: به‌رغم اینکه سفال و سفالگری از صنایع دستی این استان است و لالجین پایتخت همیشگی سفال کشور محسوب می‌شود، باید بیش از این مورد توجه مسئولان استان همدان قرار می‌گرفت. اما این صنعت به‌ویژه در زمینه آموزش بسیار مظلوم واقع شده است و فقط به چند مورد بسیار محدود در حد طرح‌های آموزشی اداره صنایع دستی و گردشگری میراث فرهنگی محدود شده است. براین اساس بیشتر علاقه‌مندان به صورت موردی و خصوصی به افراد شاغل در این رشته که گاهی ضعف‌هایی هم در امر آموزش دارند مراجعه می‌کنند. در شهرستان لالجین نیز از گذشته مرکزی وجود دارد که امروزه با عنوان دانشگاه علمی - کاربردی سفال و صنایع دستی لالجین شناخته می‌شود. این مرکز در گذشته محرکی بسیار مفید در آموزش فرزندان لالجین و همچنین علاقه‌مندان سفال و سفالگری از همه نقاط ایران بود. اما امروزه فعالیتی بسیار کمرنگ دارد و رشته سفالگری که محور فعالیت این دانشگاه در گذشته بود و از اهداف اصلی فعالیت این مرکز به شمار می‌رفت، از رشته‌های آن حذف شد. در دانشگاه‌های استان نیز متاسفانه دانشگاه دیگری متولی این رشته نیست.

موفقیت آموزش‌های خصوصی

کریمی درمورد تفاوت‌های شیوه‌های آموزشی در آموزشگاه‌های خصوصی نسبت به دانشگاه علمی- کاربردی گفت: از آنجاکه هنر، امری ذاتی است و مربوط به علاقه درونی فرد است، افراد پیگیر و علاقه‌مند ولو اینکه به صورت آکادمیک نیز آموزش ندیده باشند، می‌توانند موفقیت‌های چشمگیری داشته باشند؛ در نتیجه آموزش خصوصی گاهی جواب بهتری گرفته است و افراد علاقه‌مند را به خود جذب می‌کند. این افراد الزاما در پی کسب مدرک آکادمیک نیستند، اما کاش مراکز علمی - کاربردی قوی‌تر بودند که در این صورت موجب پرورش نیروهایی کارآمد می‌شدند. متاسفانه اندیشه حاکم بر دانشگاه‌های علمی- کاربردی بازده خوبی ندارد، چرا که از لحاظ سطح علمی قابل مقایسه با هنرستان‌ها و مراکز آموزش متوسطه نیست و از لحاظ علمی- کاربردی نیز بسیار دور از هدفگذاری‌های کاربردی واقعی است و کمتر فارغ‌التحصیلی به صورت عملی از آموخته‌های خود بهره می‌برد.

سیاست‌های اشتباه در دانشگاه علمی- کاربردی لالجین

این کارشناس افزود: دانشگاه علمی -کاربردی لالجین در سال‌های 84-90 رشته‌های هنر سفالگری، سرامیک، خط تولید سرامیک، شیشه و تعدادی دیگر رشته مرتبط با هنر سفال و سرامیک را ارائه می‌کرد و برای آنها دانشجو می‌گرفت، اما کم‌کم با اعمال سیاست‌های اشتباه جای خود را به رشته‌های غیرمرتبط مانند معماری دادند. این دانشگاه اکنون فضایی راکد و بی‌تحرک دارد که نیاز به توجه مسئولان و تغییر رویکرد و نگاه آنها دارد. «حمید زندی» کارشناس مواد و مدرس دانشگاه در مورد تعداد فارغ التحصیلان این رشته می‌گوید: ارائه آمار دقیق قاعدتا مستلزم استعلام از مسئولان مربوطه است، اما در سال‌های حضور بنده در این مرکز فراز و نشیب‌هایی در جذب دانشجو و رونق گرفتن دانشگاه اتفاق افتاد که مربوط به مدیریت افراد مختلف و حضور افراد مفیدی بود که اتفاقا موفقیت آنها به دلیل مربوط بودن رشته تخصصی و زمینه مدیریتی ایشان بود ولی به دلیل تغییرات گزینشی اعمال شده شاهد پسرفت در جذب دانشجو بودیم. این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در ارتباط نزدیکی که با سفالگران لالجین دارم علاقه‌مندی هنرمندان جوان به آموزش کاملا محسوس است، تاکید کرد: مدیریت هدفمند در زمینه آموزش هنرجویان قطعا باعث پیشرفت این هنر- صنعت خواهد بود. این کار مستلزم شناخت ابعاد آن و افراد متخصص است. امروز در زمینه تدریس آکادمیک دیگر کمبودی از لحاظ مدرس نداریم، به شرطی که مدیران تصمیم گیرنده حداقل اشراف لازم را داشته باشند. کریمی ضمن اشاره به تاثیر تاسیس دانشگاه در لالجین در شیوه سفالگری و نوآوری در این صنعت، گفت: وجود این مرکز زمانی موجب جذب فرزندان لالجین بود و تکنیک‌های نو را به آنها آموزش می‌داد و تغییراتی در سبک‌های هنری صورت می‌گرفت که بسیار مفید بود. اگر سیاستگذاری‌ها به نوعی باشد که به جای حذف رشته‌های مرتبط، به اشاعه آنها بپردازند، می‌تواند ‌تاثیر بسزایی اگرچه به آهستگی ولی مستدام و مفید در پیشرفت این هنر داشته باشد.

استفاده از هنرمندان بومی در کنارمحققان

وی تصریح کرد: از آنجا که سفالگری بسیار گسترده است و پوشش دادن همه ابعاد آن مستلزم تلفیق سال‌ها تجربه در کنار مطالعات گسترده و تحقیق مستمر محققان است و از حدود توانایی افراد معمولا خارج است، بهترین راه برای بهره گیری کامل از توانایی علمی و عملی استفاده از هنرمندان سنتی و بومی در کنار محققان و تحصیلکردگان رشته‌های هنری است. اگرچه تا به حال آموزش در این زمینه به صورتی سطحی و رفع تکلیفی اعمال شده است، اما می‌توان با برنامه‌ریزی دقیق در این زمینه به نتایج خوبی رسید. در سال‌های گذشته فارغ التحصیلان زیادی در رشته صنایع دستی در همدان داشتیم که بنده نیز عضوی از همین مجموعه بزرگ هستم. همچنین هنرمندان کهنه کار مجرب سنتی بسیاری دراین زمینه وجود دارند که با تلفیق این دو دسته با هم، می‌توان به نتایج خوبی رسید. نکته دیگر اینکه ناآگاهی در این زمینه آن هم در سازمان متولی آن اغماض پذیر نیست و تا زمانی که مسئولان و متولیان هنر مجموعه استان را به خوبی شناسایی نکنند و به شناسایی سطحی اکتفا کنند آموزش پیشرفت مناسبی نخواهد داشت.

به هر حال سفال لالجین از معروف‌ترین سفال‌‌های ایران است که از ویژگی خاصی نسبت به دیگر سفال‌‌های کشور برخوردار است. اما به‌رغم منحصربه‌فرد بودن این نوع سفال، به دلیل مشکلات مبتلا به سفالگران و بی‌توجهی نسبت به جایگاه این هنر ارزشمند و موفق نبودن آموزش‌ها در این مسیر شاید دور نباشد روزی که نام آن در فهرست رشته‌های در معرض خطر و منسوخ شدن قرار گیرد.آموزش و توسعه این هنر ارزشمند و تاریخی علاوه بر حفظ پیشینه و تاریخ کشور، می‌تواند باعث رونق بخشی از صنعت گردشگری شود که مربوط به صنایع‌دستی است. از سوی دیگر توسعه این صنعت و هنر منحصر به فرد می‌تواند باعث ایجاد اشتغال و حل مشکل بیکاری در استان همدان شود و ضمن حفظ یادگار نیاکان ارجمند و هنرمند این دیار،‌یادگاری ارزشمند برای آیندگان باشد. ضمن توسعه آموزش‌ها، تبلیغات و اطلاع‌رسانی،‌استفاده از نظرات استادان بنام و بازماندگان عصر گذشته این هنر و صنعت، تشکیل بازارچه‌های فروش، برگزاری جشنواره‌ها با همکاری دیگر استان‌های دارای این صنعت، تشکیل کمیته‌های تخصصی و هنری و سرمایه‌گذاری بیشتر در بخش صادرات این محصول می‌تواند راهگشا باشد.

روزنامه تهران امروز

غرفه‌های صنایع‌دستی بلای جان بوعلی و باباطاهر

غرفه‌های صنایع‌دستی بلای جان بوعلی و باباطاهر

http://chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=105949&Serv=3&SGr=22

بازار داغ غرفه‌های صنایع‌دستی و شرکت‌های تبلیغاتی در مهمترین اماکن تاریخی همدان باز هم دو حوزه میراث‌فرهنگی و صنایع‌دستی را به‌چالش طلبید. آرامگاه بوعلی که فضایی برای غرفه‌های متعدد صنایع‌دستی و تبلیغات شرکت‌های خصوصی ندارد حالا در معرض آسیب‌هایی قرار گرفته‌است.

 

 

خبرگزاری میراث‌فرهنگی ـ گروه میراث‌فرهنگی ـ فعالان میراث‌فرهنگی و صنایع‌دستی استان همدان درحالی از نبود بازارچه‌ دائمی صنایع‌دستی گله‌‌مند بودند که سازمان‌ میراث‌فرهنگی با ایجاد بازارچه و غرفه‌های صنایع‌دستی در هگمتانه‌، آرامگاه بوعلی و باباطاهر نمایش تازه‌ای از تلفیق صنایع‌دستی و تبلیغات شرکت‌های خصوصی به‌راه انداختند.

  

«حسین زندی» فعال میراث‌فرهنگی در این‌باره به خبرگزاری میراث‌فرهنگی می‌گوید: «سازمان میراث‌فرهنگی با احداث بازارچه‌های صنایع‌دستی در هگمتانه، آرامگاه باباطاهر و آرامگاه بوعلی ناخواسته مقدمات تخریب این بناهای تاریخی همدان را فراهم کرد.»

 

این فعال میراث‌فرهنگی معتقد است، میراث‌فرهنگی و صنایع‌دستی استان همدان برای آنکه از بناهای تاریخی به‌خاطر جذب گردشگر بیشتر  درآمد بیشتری کسب کند اقدام به ایجاد بازارچه‌هایی کرده که به‌خاطر حجم بالای گردشگر تنها به بنای آرامگاه‌ها و محوطه تاریخی هگمتانه آسیب می‌زند. درحال‌حاضر آرامگاه بوعلی فاقد فضایی مناسب برای غرفه‌های صنایع‌دستی است.

 

آنطور که زندی می‌گوید هم‌اکنون نزدیک به 15 غرفه در آرامگاه بوعلی ایجاد شده و بیش از 30 غرفه در محوطه هگمتانه به‌چشم می‌خورد. این درحالی است که شرکت‌های خصوصی که با اداره میراث‌فرهنگی استان همدان قراداد بسته‌اند تبلیغات‌شان را بدون رعایت ضوابط میراث‌فرهنگی در آرامگاه بوعلی به‌نمایش گذاشته‌اند.

 

درحالی که این فعالان میراث‌فرهنگی تاکید دارد که وقتی بازارچه‌ها و فروشگاه‌های داخلی صنایع‌دستی در شهر پراکنده است، از یک سو سبب می‌شود گردشگر سردرگم شود، چراکه نقشه جامعی وجود ندارد و از سوی دیگر میراث‌فرهنگی استان را وادار به ایجاد غرفه در محوطه‌های تاریخی می‌کند اتفاقی که باعث‌ می‌شود منظر بصری بنا کاملا بهم بریزد.

 

زندی می‌گوید: «اگر قرار است صنایع‌دستی را رشد دهیم نباید میراث‌فرهنگی را قربانی‌ آن کنیم. در حال‌حاضر شرکت‌های خصوصی در آرامگاه بوعلی تبلیغات خود را با بادکنک‌های معلق در فضای آرامگاه به‌نمایش گذاشته‌اند این درحالی‌است که برای بازارچه موقت و فصلی می‌توان از  مکان‌های مناسب استفاده کرد.»

 

در شرایط فعلی صنایع‌دستی نیازمند آنست که با برندسازی و برنامه‌ریزی بلند مدت به‌سمت توسعه پایدار پیش رود نه اینکه در یک پروسه زمانی کوتاه مدت تبلیغاتی برای بالابردن آمار نه‌تنها به ارتقای صنایع‌دستی کمکی نکند که سلامت آثار تاریخی را هم تحت‌شعاع قرار دهد.

تغییر کاربری بازار‌ تاریخی همدان، صنایع‌دستی را به محاق برده است

  

 

 

 

تغییر کاربری بازار‌ تاریخی همدان، صنایع‌دستی را به محاق برده است

کلونی تره‌باری‌ها و قیرفروشان در بازار صنایع دستی!

                                     http://chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=105918&Serv=3&SGr=7

تغییر کاربری بخش‌های بازار سنتی و تاریخی همدان درحالی بسیاری از رشته‌های اصیل صنایع‌دستی را به حاشیه راند که گفته می‌شود بازار فرش همدان به میدان تره‌بار، دباغ‌خانه به قیرفروشی و مصالح ساختمانی و بازار خامه‌فروشان به انبار فروش برنج پاکستانی تبدیل شده است.

خبرگزاری میراث‌فرهنگی ـ گروه صنایع‌دستی ـ فعالان میراث‌فرهنگی و صنایع‌دستی همدان با اعتراض به تغییر کاربری‌ بخش‌های عمده‌ای از بازار‌ تاریخی همدان به فرآورده‌ و اجناس چینی جدید خواستار احیاء بازار‌ و رشته‌های صنایع‌دستی شده‌اند. به‌اعتقاد آن‌ها، هم‌اکنون در برخی از سراهای بازار همدان بیش از  2 یا 3 مغازه فرش باقی‌نمانده، فرش‌هایی که دیگر دستبافت نیستند و غالب آن‌ها را فرش‌های ماشینی تشکیل داده است.

 

«حسین زندی» فعال میراث‌فرهنگی با انتقاد به بازارچه‌های فصلی همدان و اینکه هم‌اکنون این شهرستان نیاز به بازارچه دائمی صنایع‌دستی دارد به خبرگزاری میراث‌فرهنگی گفت: درحال‌حاضر در شهرستان همدان حتی یک بازارچه دائمی صنایع‌دستی وجود ندارد. این‌درحالی است که برخی از تولیدکنندگان ناگزیر هستند کالاهای خود را در بازارچه‌های فصلی و کوتاه‌مدت و در ازای پرداخت مبلغ یک میلیون تومان به نمایش بگذارند.

 

این فعال میراث‌فرهنگی اعتقاد دارد، درحال‌حاضر یکی از مشکلات تولیدکنندگان خانگی نبود فضای مناسب و دائمی برای فروش تولیداتشان است. بازارچه‌های فصلی هم به‌مدت یک هفته یا 15 روز برگزار می‌شود که آن‌هم رایگان نبوده و دغدغه‌ فروش را برای هنرمندان به‌دنبال دارد.

 

این درحالی است که همدان در گذشته به‌دلیل قرار داشتن در موقعیت جغرافیایی مناسب مرکزی برای مراسلات تجاری محسوب می‌شده، فرآورده‌های مربوط به فرش بازاری جداگانه داشتند و دستبافته‌هایی چون گلیم و جاجیم و حتی لبا‌س‌های پشمی به‌صورت گسترده به‌فروش می‌رسید.

 

اما حالا فعالان میراث‌فرهنگی اعتقاد دارند، مدیریت نادرستی که در این سالها در پیش گرفته شده بازار همدان را دچار چالش جدی کرده‌ است. زندی می‌گوید: سازمان میراث‌فرهنگی به‌دلیل آنکه نتوانسته از بافت قدیم بازار حفاظت کند اولین مقصر شمرده می‌شود و شهرداری که در این سالها اجازه ساخت و ساز را داده و اتحادیه اصناف که به مشاغل جدید مجوز داده دیگر مقصران این اتفاق محسوب می‌شوند.

 

 

هم‌اکنون بازار فرش همدان به سبزه‌میدان و تره‌بار، دباغ‌خانه به قیرفروشی و مصالح ساختمانی و بازار خامه فروشان به انبار فروش برنج خارجی تبدل شده است. و غالب کاروانسراهای قدیم که محل صادرات کالاهی سنتی بوده تبدیل به انبار جنس چینی و کالاهای جدید شده است.

 

زندی می‌افزاید:پیشنهاد ما اینست که بازارچه‌های جدید میوه فروشی و مصالح ساختمانی را می‌توان به محله‌ها و شهرک‌های جدید انتقال داد تا  به‌صورت بازارچه‌های محلی اشتغالزایی کنند. در اینصورت کالاهای صنایع‌دستی هم به بازار قدیم و جایگاه اصلی خود باز می‌گردند و حتی دیگر نیاز به بازارچه‌های فصلی و کوتاه مدت در مکان‌هایی چون باباطاهر و آرامگاه بوعلی نیست. چراکه این بنا با احداث بازارچه‌ها و حجم ورودی بازدیدکنندگان و نصب تجهیزات آسیب‌های بسیاری متحمل شده‌اند

 

 

 

مسئولان همچنان بی‌توجه‌اند

به گفته بسیاری از کارشناسان واردات سفال چینی در چند سال اخیر مشکلات فراوانی برای تولیدکنندگان سفال لالجین ایجاد کرده، اما چندی است که صحبت از کم شدن این واردات است و همین باعث شده سفالگران لالجین جانی دوباره بگیرند و به فکر احیای محصولات فراموش شده بیفتند. بنابراین اگر از تولیدکنندگان حمایت شود و دولت بپذیرد انرژی را با قیمت کمتری در اختیار سفالگر قرار دهد. 
 
 
 
تهدید بازار لالجین با سفال‌های سمی؟
 

اقتصادایران آنلاین - فاطمه کاظمی: لالجین به‌عنوان پایتخت سفال ایران این روزها با مشکلات زیادی درگیر است. از یکسو موضوع از بین رفتن بافت هنری لالجین است که رغبت گردشگران را برای رفتن به این شهر کم کرده است و از سوی دیگر واردات بی‌رویه سفال از چین است که به گفته بسیاری از کارشناسان سفال لالجین را زمین زده و ضربه‌های زیادی به این هنر وارد کرده است. به علاوه این روزها موضوع سمی بودن ظروف لعاب‌دار لالجین مطرح است که به دو سال گذشته بازمی‌گردد اما به دلیل اهمال‌کاری و بی‌توجهی از سوی مسئولان سازمان میراث فرهنگی همدان چاره‌ای برای آن اندیشیده نشده است.


استفاده از سرب به دلیل کاهش هزینه‌ها

در ترکیبات رنگ سفال همیشه از سرب استفاده می‌شود، اما با گران شدن سوخت‌هایی مانند نفت و گاز که در کوره‌ها استفاده می‌شود به کار بردن سرب در رنگ سفال لعاب‌دار افزایش یافته است. یک کارشناس فرهنگی در این باره می‌گوید: برای پخت یک سفال معمولی در کوره‌ها حدود ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ درجه حرارت لازم است اما بیشتر سفالگران به دلیل گرانی سوخت حرارت کمتری در حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ درجه وارد می‌کنند که باعث می‌شود سمومی که در رنگ‌ها وجود دارند از بین نروند. «حسین زندی» می‌افزاید: علاوه بر این خود سرب یک ماده سمی است و اگر در ترکیب رنگ بیش از حد استفاده شود برای سلامتی مصرف‌کننده بسیار خطرناک است. پس باید بدانیم کاهش هزینه‌های تولید ظروف لعاب‌دار به قیمت به خطر افتادن سلامتی افراد تمام می‌شود.

مسئولان توجه نمی‌کنند

چندی پیش شرکت IKEA که یک شرکت تولیدکننده لیوان سفالی در سوئد است در فراخوانی از مردم سوئد خواست اگر لیوان لیدا که تولید این شرکت است را خریداری کرده‌اند به شرکت بازگردانند چرا که این لیوان‌ها به دلیل تحمل نکردن آب داغ قابل مصرف نیستند. حال صاحبان این شرکت را با مسئولان سازمان میراث فرهنگی همدان مقایسه کنید که بعد از گذشت دو سال از این مسئله هنوز اقدامی نکرده‌اند. زندی در این باره می‌گوید: در ایران نهاد خاصی وجود ندارد که بر این مسائل نظارت کند. سازمان میراث فرهنگی همدان از ۲ سال پیش از سوی کارشناسان تحت فشار است تا برای حل این مشکل راه حلی در نظر بگیرد، اما هنوز این سازمان واکنشی نشان نداده است. سوال ما این است که چرا چنین مسئله‌ای برای مسئولان میراث فرهنگی اهمیت ندارد؟ 


اروپا دیگر ظروف سفالی ایران را نمی‌خرد
زندی درباره تاثیر این مسئله بر کاهش صادرات ظروف لعاب‌دار به کشورهای دیگر می‌گوید: یکی از دلایل صادر نشدن سفال لالجین به اروپا همین مسئله سمی بودن است. اتحادیه اروپا به دلیل سمی بودن ظروف لعاب‌دار لالجین از وارد کردن آن خودداری می‌کند، اما مسئولان دلیل این مسئله را تحریم می‌دانند و حاضر به پذیرش این حقیقت نیستند. وی در ادامه می‌گوید: اگر نهادهای دولتی با شکل‌گیری نهادهای مدنی همکاری کنند و در این زمینه سختگیری نداشته باشند این نهادها راحت‌تر می‌توانند موضوع اطلاع‌رسانی و آموزش در این زمینه را پیگیری کنند. زندی به مشکل برداشت بی‌رویه از خاک لالجین نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: با برداشت بی‌رویه از خاک لالجین عملا این خاک باارزش به زباله و پسماند تبدیل می‌شود. در حالی که از همین پسماندهای سفال می‌توان ماده‌ای به نام «شاموت» تولید کرد که در فرآورده‌های صنایع نسوز کاربرد زیادی دارد. 


سفال؛ کالای تزئینی یا کاربردی؟

سربی بودن و سمی بودن ظروف لعاب‌دار شک و شبه‌ای ایجاد می‌کند مبنی بر اینکه آیا این ظروف قابل استفاده هستند یا نه؟ یک استاد دانشگاه در این باره می‌گوید: برای ورود به موضوع سمی بودن ظروف لعاب‌دار لالجین ابتدا باید به این مسئله بپردازیم که آیا سفال لالجین یک کالای تزئینی است یا یک کالای کاربردی؟ اگر استفاده از این ظروف تزئینی باشد و موضوع استحکام نیز مطرح نباشد سمی بودن خیلی مهم نیست اما اگر کاربردی باشد موضوع متفاوت است و صحبت از سلامتی مصرف‌کننده است. «مهدی کریمی منسوب» می‌افزاید: اگر از بعد تزئینی بودن به ظروف تولید لالجین نگاه کنیم این ظروف چه از لحاظ موتیس و چه از لحاظ طراحی بدنه از الگوی خاصی تبعیت نمی‌کند و تولیدکننده به نظر خودش هر چه بازار می‌پسندد را تولید می‌کند. 

همه چیز بر مبنای آزمون و خطاست و البته شانس مطرح است. وی تصریح می‌کند: در یک سفال تزئینی انواع لعاب‌هایی که استفاده می‌شود، بدنه‌هایی که به کار می‌رود و رنگ‌هایی که استفاده می‌شود خیلی مهم است، اما هیچ‌توجهی به این مسئله نمی‌شود. البته این به معنای آن نیست که در لالجین آثار خوب نداریم، اما افسوس ما از کم شدن این آثار خوب است که جذابیت‌های بالایی دارد. این کارشناس سفالگری درباره اهمیت رعایت شرایطی در تولید ظروف سفالی کاربردی می‌گوید: سفال کاربردی خصوصیاتی دارد که رعایت آن گریزناپذیر است. این ظروف باید از نظر طراحی، دسته، بدنه، ارتفاع، ضخامت و وزن کاربردی باشند اما متاسفانه در لالجین این شرایط رعایت نمی‌شود. 


ظروف سربی مشکل بهداشتی دارند

کریمی منسوب در ادامه درباره مشکلات ظروف سربی می‌گوید: در ظروف لعاب‌دار قدیمی یک ماده گیاهی به نام «قلیاب» استفاده می‌شد که به دلیل گیاهی بودن هیچ ضرری برای مصرف‌کننده نداشت اما در چند دهه اخیر به جای آن از سرب یا شیشه‌های سربی استفاده می‌شود. البته سرب نباید به‌طور کامل از سفال حذف شود، اما مشکل در میزان استفاده از سرب و حرارتی است که سرب در آن ذوب می‌شود. وی می‌گوید: از آنجاکه سرب به پایین آمدن دمای پخت کمک می‌کند بنابراین سفالگران برای کاهش هزینه تولید از سرب بیشتری استفاده می‌کنند و به اجبار نمی‌توانند محصول خوبی تولید کنند. از طرفی به دلیل اینکه کوره‌ها از نظر فنی مشکل‌دار هستند انرژی بالایی مصرف می‌کنند و همین هزینه‌های تولید را بالا می‌برد. اگر این کوره‌ها اصلاح شود و ایمنی و معماری آنها مورد بازبینی قرار بگیرد دیگر شاهد چنین مشکلاتی نخواهیم بود.


دولت حمایت کند

به گفته بسیاری از کارشناسان واردات سفال چینی در چند سال اخیر مشکلات فراوانی برای تولیدکنندگان سفال لالجین ایجاد کرد، اما چندی است که صحبت از کم شدن این واردات است و همین باعث شده سفالگران لالجین جانی دوباره بگیرند و به فکر احیای محصولات فراموش شده بیفتند. بنابراین اگر از تولیدکنندگان حمایت شود و دولت بپذیرد انرژی را با قیمت کمتری در اختیار سفالگر قرار دهد و از طرفی وزارت بهداشت و نهادهای مدنی در زمینه آموزش فعال‌تر شوند شاید دیگر شاهد این مشکلات نباشیم.