آلودگی زیست به شهر های کوچک رسید
شیرابه پسماند جوانرود درکام شهروندان
حسین زندی
آلودگی هوا، نبود مدیریت پسماند و بهطور کلی بحران محیطزیست در کشور ما یک امر فراگیر و همیشگی است، استثنا وجود ندارد و نمیتوان شهر، روستا یا منطقهای را بهعنوان نمونه نام برد که دچار این معضل خانمانسوز نباشد و بری و پاک از آلودگی و تخریب محیطزیست یا نابودی گونههای مختلف گیاهی و جانوری باشد. در این رهگذر نمیتوان به دنبال یک مقصر بود، چراکه هم سیاستهای نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز دولتی نقش اساسی در این فرآیند دارند و هم مردم و شهروندان بدون مسوولیتپذیری و آموزش و با فاصله گرفتن از رفتارهای مدنی به تولید زباله و رها کردن آن در دل طبیعت مشغولند.
به نظر میرسد کسی به فکر راهکار نیست یا اقدام قابلتوجهی تاکنون به چشم نمیخورد، در منطقهای زبالهها در کنار جادهها رها شده و در نقطه دیگر پس از تجمیع پسماند هر چند روز یک بار آن را در فضای باز به آتش میکشند یا در کنار شهری پس از انباشت زباله آن را در زیر خاک دفن میکنند. این اعمال بیشتر توسط عوامل مدیریت شهری و کارکنان شهرداریها صورت میگیرد و غیاب سازمانهای مردمنهاد، هیچ اعتراض و واکنش اجتماعیای را در پی ندارد، مردم نیز آسانترین راه را برمیگزینند.
جوانرود یکی از این شهرهاست که در غرب استان کرمانشاه و در یک نقطه کوهستانی واقع شده است. این شهر در سالهای گذشته بهعنوان یک منطقه گردشگرپذیر هدف و مقصد سفر هزاران نفر از علاقهمندان توریسم تجاری کشور بوده است و انواع لوازم برقی و اجناس چینی ارزانقیمت خانوادههای زیادی را به این شهر مرزی میکشاند.
در ارتفاعات غربی این شهرستان و در فاصله یک کیلومتری مناطق مسکونی بخش بزرگی از جنگلها را نابود کردهاند تا محلی برای تجمیع پسماند شهری ایجاد کنند. نزدیکی این نقطه به شهر باعث میشود در فصل گرما و تابستان بوی تعفن آسایش شهروندان را بگیرد و هجوم حشرات بیماریهای جدید را به ارمغان آورد. در فصلهای دیگر نیز بارش برف و باران روی زبالهها موجب تزریق شیرابه در سفرههای زیرزمینی میشود و رودخانهها را آلوده میکند. نکته اصلی این است که بخشی از آب نوشیدنی روستاهای پاییندست از همین سفرهها تامین میشود. وزش باد این زبالهها را تا شعاع چند کیلومتری در میان جنگلها پراکنده کرده و منظره بسیار ناگواری را پدید آورده است.
یکی از مسوولان خدمات شهری جوانرود که میخواهد نامش فاش نشود درباره اینکه چرا مدیریت استانداردی برای دفع زباله صورت نمیگیرد و این شیوه موجب بیماری مردم و نابودی محیطزیست میشود میگوید: ما زبالهها را پس از تخلیه در این مکان، دپو میکنیم و روی آن با لودر و بیل مکانیکی خاک میریزیم، این اقدامات موقتی است و کسی مریض نمیشود. زبالهها خشک است، آب ندارد اما برای پیشگیری بعضی اوقات زبالهها را آتش میزنیم.
اما دبیر انجمن ژین و ژینگه البرز در شهر کرمانشاه درباره وضعیت مدیریت پسماند جوانرود، میگوید: برمبنای اصول بهداشتی و بهسازی زیستمحیطی باید زبالهها که منشا انواع آلودگی هستند در اسرع وقت دفع شوند، چراکه در غیر این صورت انتشار و انتقال بیماری، ایجاد بوی نامطبوع و چشماندازهای بد و نشت شیرابه زبالهها باعث آلودگی شدید محیطزیست میشود. اما اگر دفع زباله در کنار خانههای ما صورت گیرد چه اتفاقی خواهد افتاد. شهرستان جوانرود یکی از شهرستانهای استان کرمانشاه با چنین مشکلی روبهرو است.
محل دفع زباله در این شهرستان به دلیل گسترش ساختوسازها به فاصله 500متری حومه شهر رسیده است. زمانی این محل، تفریحگاهی به اسم شمامهای و دارای آبشاری زیبا به همین نام بوده است که متاسفانه در حال حاضر محل دفع زباله است.
سیامک فتاحی به وظایف شهرداریها اشاره میکند و میگوید: براساس قانون مدیریت پسماندها در محدوده شهر، شهرداریها رسما بهعنوان ارگان مدیریتکننده زبالههای خانگی شناخته شدهاند و شهرداری جوانرود نیز از این امر مستثنی نیست. اما دیده میشود این سازمان در این زمینه به درستی عمل نکرده، چراکه نهتنها با دفع زبالهها، یک مکان تفریحی و توریستی را به زبالهدانی تبدیل کرده بلکه با آزادسازی زمینهای اطراف این محل به این مشکل هرچه بیشتر دامن میزند. جالب اینجاست که محل احداث مسکن مهر هلانیه جوانرود نیز در فاصله 500 متری از محل دفع زبالههای این شهرستان است. این فاصله کاملا در تناقض با دستورالعملهای بهداشتی دفع زبالههاست و ساکنان این ساختمانها با مشکلات بهداشتی و محیطی فراوانی روبهرو خواهند شد.
این فعال محیطزیست ادامه میدهد: اما پیشنهاد ما در این زمینه این است که قبل از هر کاری شهرداری محل دفع زبالههای این شهر را با بهرهگیری از نظرات کارشناسان بهداشت و محیطزیست و همچنین زمینشناسی، انتخاب کند و همزمان روشهای جدید دفع مواد و پسماند را نیز به کار برد. این روشها شامل پیشگیری از تولید زباله، تفکیک زبالهها، سوزاندن پسماندهای عفونی با استفاده از دستگاه زبالهسوز دارای فیلتر و... میشود.
فتاحی میگوید: پیشگیری از تولید زباله با آموزش فرهنگسازی نحوه کاهش تولید زباله از طرف نهادها و بهخصوص نهادهای مردمی (انجمنهای محیطزیست)
امکان پذیر است. شهرداریها میتوانند با بهرهگیری از تواناییهای نهادهای مردمی و استفاده از ایدههای این نهادها گام موثری در این زمینه بردارند.
تفکیک پسماند خانگی به محض تولید زباله میتواند بخش اعظمی از مشکلات بازیافت زباله و آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از دفن زباله را برطرف کند. میتوان در منزل از دو کیسه آبی و مشکی استفاده کرد؛ طبق استاندارد باید پسماند خشک در مخزن یا کیسه آبی و پسماند تر در مخزن یا کیسه مشکی رنگ قرار گیرد.
http://farheekhtegan.ir/fa/news/3335
بیش از 30 اصله درخت کهنسال در محوطه آرامگاه باباطاهر شبانه بریده و بقایا و ریشه درختان آن آتش زده شدند. این در حالی است که رییس سازمان میراثفرهنگی قطع این درختان را تکذیب کرده و میگوید حتی یک درخت از محوطه باباطاهر قطع نشده است.
این تصویر یکی از درختهای بریده محوطه آرامگاه باباطاهر است |
درختها بریده و آتش زده شده اند. چرا؟ |
درختان محوطه باباطاهر بخشی از هویت تاریخی این آرامگاه هستند |
بارها و بارها دوستداران میراث فرهنگی و محیط زیست درباره قطع درختان محوطه های تاریخی هشدار داده اند |
سرانجام جای این درخت های بریده و سوزانده شده را چه می گیرد؟ |
داربست هایی که به پیکر آرامگاه آسیب زده اند را چه مسئولی رسیدگی خواهد کرد؟ |
تصویر درخت دیگری که قطع و ریشه اش سوزانده شد |
چه کسی درست میگوید؟ بر سر درختان محوطه آرامگاه باباطاهر چه آمده است؟ |
نقش آموزش جوامع محلی در بحران محیط زیست
به یاد محیط بان شهید عبدالله یاری
حسین زندی فعال مدنی
مردادماه سال گذشته استان همدان وبه شکل کلی همه مردم به خصوص جامعه محیط بانان کشور شاهد اتفاق تلخی بودند.شهید عبدالله یاری محیط بان منطقه لشکردرملایر 13 مرداد ماه سال گذشته دراثر شلیک گلوله از سوی یکی از شکارچیان متخلف به شهادت رسید .هدف از بازخوانی این اتفاق نه تکرارتلخی آن بود که تذکری دوباره و دوباره به همه شهروندان و مسئولان برای حفظ ونگهداری محیط زیست است .مقابله وممانعت از تکراراین وقایع تلخ هم به آموزش های شهروندی وابسته است .وهم پیگیری ودلسوزی بیش از پیش مسئولان امر به ویژه مدیران کل محیط زیست ، بخش صدور مجوز شکارتوسط معاونت مهمات واسلحه دراستان ها ونیروی انتظامی را طلب می کند. اتفاق های مشابه در استان های دیگر چون استان لرستان و واقعه فجیع کشتن توله خرس ها ویا رویداد شهادت محیط بانان در سنندج همواره با موج انزجار وناراحتی از سوی همگان همراه بوده است .باید به یاد داشته باشیم حفاظت وپاسبانی از محیط زیست به خصوص مناطق حفاظت شده عزمی ملی را می طلبد تا یاریگران این عرصه، محیط بانان جان برکف ،نیز با دلگرمی وقوت قلب بیش از پیش به انجام وظایف خطیر خود بپردازند.
چندسال پیش معصومه ابتکار ریاست سابق سازمان محیط زیست کشور دریک گفتگوی تلویزیونی عنوان کرد که «محیط زیست در ایران مانند چرخ پنجم درشکه است » این سخن پیام مهمی داشت که همچنان نشنیده مانده است و روز به روز از اهمیت داشتن آن فاصله گرفته می شود. واز این سازمان ومسئله محیط زیست، گاهی به عنوان زینت المجالس در همایش، سمینار و یا جلسه دولتی نامی برده می شود. محیط زیست در هر کشوری دو بال دارد که یکی دولت و دیگری مردم است. و حلقه ارتباطی این دو بال نهادهای مدنی است که هر جا مردم کم کاری می کنند و دولت کم توجهی نشان می دهد این حلقه واسطه به کمک می آید و فاصله را ترمیم می کند در کشور ما بنابر ضعف آموزش همگانی از طریق رسانه ها و مراکز آموزشی مردم رابطه و نگاه درستی با محیط زیست ندارند . و همان طور که اشاره شد نهادهای دولتی نیز به مثابه چرخ پنجم درشکه به محیط زیست می نگرند تا جایی که دیگر نهادهای دولتی این سازمان را به رسمیت نمی شناسند و درستی این سخن را در طرح های عمرانی مانند سدسازی ها که بدون مجوز سازمان محیط زیست احداث شد و بعدها مورد مناقشه قرار گرفت می توان فهمید. ویا اگر در انتخابات گذشته به شعارها و اهداف برنامه های کاندیداهای مجلس و شوراها توجه کرده باشیم نشانی از برنامه های محیط زیستی نمی بینیم . حتی در برنامه های کاندیداهای ریاست جمهوری هم اگر برنامه ای بود در اولویت های پایانی قرار می گرفت. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته امروز اولویت نخست محیط زیست است.هر مسئولی پیش از سر کار آمدن و قبل از هربرنامه ای ، برنامه محیط زیستی ارائه می کند ومردم نیز اورا بر اساس نگاهش به محیط زیست می پزیرند. پس به نظر می رسد با وجود بحران آب که این روزها مسئله انکارناپذیری است، موضوع ریزگردها ، نابودی جنگل ها، تشدید بیابان زایی و نابودی گونه های جانوری و.... تحول بزرگی در مدیریت کلان کشور را می طلبد تا بحران حل شود. بنابر تحقیقی که به تازگی سازمان فضایی «ناسا» انجام دادهاست مسئله اصلی ایران مسئله آب است و یران از کشورهای است که در سی سال آینده روز به روز خشکتر می شود.پس محیط زیست باید اولویت نخست در آینده قرار گیرد. اما همان طور که گفته شد نقش نهادهای مدنی را در برخورد با مشکلات نمی توان نادیده گرفت به ویژه در امر آموزش جوامع محلی ، نیروهای داوطلب و سازمان های مردم نهاد می توانند نقش تعیین کننده ای داشته باشند .و در کناررسانه ها و نهادهای آموزشی مانند آموزش و پرورش و وزارت علوم به آموزش های تکمیلی اقدام کنند و در توانمندسازی نسل جوان و جوامع محلی تلاش کنند . باید توجه کرد بیشتر مردم با تبعات آسیب های زیست محیطی آشنا نیستند ومسئله آموزش ضروری تر از هر زمانی به نظر می رسد. توانمندسازی می تواند از روستاها آغاز شود که در معرض مستقیم مشکلات محیط زیستی هستند . در سال های گذشته برخی نهادها در این زمینه تلاش های موفقی داشتند که می تواند الگوی دیگر نهادها قرار گیرد و دولت در جهت تسهیل درارائه مجوز تشکیل و تقویت نهادهی مدنی می تواند سازمان های مردم نهاد را حمایت کند تا تلاشی در جهت توسعه پایدار در محیط زیست صورت گیرد. برنامه ریزی و عملکرد در سطح کلان وظیفه دولت است اما سازمان های مردم نهاد اینروزها بیش از پیش باید برنامه ها واهداف خود را دنبال کنند.
روزنامه همشهری : شنبه 12 مرداد 1392 شماره 6034 ویژه نامه همدان