نقش آموزش جوامع محلی در بحران محیط زیست
به یاد محیط بان شهید عبدالله یاری
حسین زندی فعال مدنی
مردادماه سال گذشته استان همدان وبه شکل کلی همه مردم به خصوص جامعه محیط بانان کشور شاهد اتفاق تلخی بودند.شهید عبدالله یاری محیط بان منطقه لشکردرملایر 13 مرداد ماه سال گذشته دراثر شلیک گلوله از سوی یکی از شکارچیان متخلف به شهادت رسید .هدف از بازخوانی این اتفاق نه تکرارتلخی آن بود که تذکری دوباره و دوباره به همه شهروندان و مسئولان برای حفظ ونگهداری محیط زیست است .مقابله وممانعت از تکراراین وقایع تلخ هم به آموزش های شهروندی وابسته است .وهم پیگیری ودلسوزی بیش از پیش مسئولان امر به ویژه مدیران کل محیط زیست ، بخش صدور مجوز شکارتوسط معاونت مهمات واسلحه دراستان ها ونیروی انتظامی را طلب می کند. اتفاق های مشابه در استان های دیگر چون استان لرستان و واقعه فجیع کشتن توله خرس ها ویا رویداد شهادت محیط بانان در سنندج همواره با موج انزجار وناراحتی از سوی همگان همراه بوده است .باید به یاد داشته باشیم حفاظت وپاسبانی از محیط زیست به خصوص مناطق حفاظت شده عزمی ملی را می طلبد تا یاریگران این عرصه، محیط بانان جان برکف ،نیز با دلگرمی وقوت قلب بیش از پیش به انجام وظایف خطیر خود بپردازند.
چندسال پیش معصومه ابتکار ریاست سابق سازمان محیط زیست کشور دریک گفتگوی تلویزیونی عنوان کرد که «محیط زیست در ایران مانند چرخ پنجم درشکه است » این سخن پیام مهمی داشت که همچنان نشنیده مانده است و روز به روز از اهمیت داشتن آن فاصله گرفته می شود. واز این سازمان ومسئله محیط زیست، گاهی به عنوان زینت المجالس در همایش، سمینار و یا جلسه دولتی نامی برده می شود. محیط زیست در هر کشوری دو بال دارد که یکی دولت و دیگری مردم است. و حلقه ارتباطی این دو بال نهادهای مدنی است که هر جا مردم کم کاری می کنند و دولت کم توجهی نشان می دهد این حلقه واسطه به کمک می آید و فاصله را ترمیم می کند در کشور ما بنابر ضعف آموزش همگانی از طریق رسانه ها و مراکز آموزشی مردم رابطه و نگاه درستی با محیط زیست ندارند . و همان طور که اشاره شد نهادهای دولتی نیز به مثابه چرخ پنجم درشکه به محیط زیست می نگرند تا جایی که دیگر نهادهای دولتی این سازمان را به رسمیت نمی شناسند و درستی این سخن را در طرح های عمرانی مانند سدسازی ها که بدون مجوز سازمان محیط زیست احداث شد و بعدها مورد مناقشه قرار گرفت می توان فهمید. ویا اگر در انتخابات گذشته به شعارها و اهداف برنامه های کاندیداهای مجلس و شوراها توجه کرده باشیم نشانی از برنامه های محیط زیستی نمی بینیم . حتی در برنامه های کاندیداهای ریاست جمهوری هم اگر برنامه ای بود در اولویت های پایانی قرار می گرفت. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته امروز اولویت نخست محیط زیست است.هر مسئولی پیش از سر کار آمدن و قبل از هربرنامه ای ، برنامه محیط زیستی ارائه می کند ومردم نیز اورا بر اساس نگاهش به محیط زیست می پزیرند. پس به نظر می رسد با وجود بحران آب که این روزها مسئله انکارناپذیری است، موضوع ریزگردها ، نابودی جنگل ها، تشدید بیابان زایی و نابودی گونه های جانوری و.... تحول بزرگی در مدیریت کلان کشور را می طلبد تا بحران حل شود. بنابر تحقیقی که به تازگی سازمان فضایی «ناسا» انجام دادهاست مسئله اصلی ایران مسئله آب است و یران از کشورهای است که در سی سال آینده روز به روز خشکتر می شود.پس محیط زیست باید اولویت نخست در آینده قرار گیرد. اما همان طور که گفته شد نقش نهادهای مدنی را در برخورد با مشکلات نمی توان نادیده گرفت به ویژه در امر آموزش جوامع محلی ، نیروهای داوطلب و سازمان های مردم نهاد می توانند نقش تعیین کننده ای داشته باشند .و در کناررسانه ها و نهادهای آموزشی مانند آموزش و پرورش و وزارت علوم به آموزش های تکمیلی اقدام کنند و در توانمندسازی نسل جوان و جوامع محلی تلاش کنند . باید توجه کرد بیشتر مردم با تبعات آسیب های زیست محیطی آشنا نیستند ومسئله آموزش ضروری تر از هر زمانی به نظر می رسد. توانمندسازی می تواند از روستاها آغاز شود که در معرض مستقیم مشکلات محیط زیستی هستند . در سال های گذشته برخی نهادها در این زمینه تلاش های موفقی داشتند که می تواند الگوی دیگر نهادها قرار گیرد و دولت در جهت تسهیل درارائه مجوز تشکیل و تقویت نهادهی مدنی می تواند سازمان های مردم نهاد را حمایت کند تا تلاشی در جهت توسعه پایدار در محیط زیست صورت گیرد. برنامه ریزی و عملکرد در سطح کلان وظیفه دولت است اما سازمان های مردم نهاد اینروزها بیش از پیش باید برنامه ها واهداف خود را دنبال کنند.
روزنامه همشهری : شنبه 12 مرداد 1392 شماره 6034 ویژه نامه همدان
سند 120ساله از نام خلیجفارس در کلکسیون کبریتهای یک مجموعهدار ایرانی یافت شد
عربستان و امارات خریدارکبریت سلطنتی خلیج فارس
فرهنگ و تاریخ > میراثایران- کلکسیون کبریتهای یک مجموعهدار، سندی تاریخی از نام خلیجفارس را رونمایی کرد.
حسین زندی از دوستداران میراث فرهنگی همدان با انتشار این خبر اعلام کرد که یکی از کبریتهای موجود در میان مجموعه کبریتهای یک مجموعهدار ایرانی مشخص کرد که نام خلیجفارس بیش از یک قرن پیش هم مورد استفاده بوده است.براساس این گزارش، سند جدید از نام خلیجفارس که متعلق به 120سال قبل است در میان کبریتهای احمد ایلیاتکاشانی - مردی که 30سال از عمر خود را مجموعه کبریت( آن هم از نوع کبریتهای سلطنتی) جمع آوری کرده است- پیدا شد.
یک کبریت در مجموعه ایلیات کاشانی یافت شده است که یک «کبریت سلطنتی بینالمللی» است. این اثر تاریخی کمنظیر در این مجموعه کبریتها که به پرچم زیبای ایران نیز مزین است، براساس تحقیقات کاشانی 120سال پیش در کشور چکسلواکی سابق تولید شده و تنها 4نمونه از آن در دنیا وجود دارد.روی کبریت، تصویر یک زن ایرانی با دامن سبز دیده میشود و اطراف وی نیز دریای مازندران و خلیجفارس به همراه 5استان قرار گرفته است. گفته میشود این نقشه کوچکترین نقشه کشفشده ایران است که دستساز بوده با آب، طلا و رنگ ساخته شده است.
قرار است تصویر این سند بهزودی در کتاب انجمن مجموعهداران ایران منتشر شود. کبریتهای مشابه کشورهای دیگر نیز که توسط کمپانی چکسلواکی تولید شده عکس پادشاهان و رهبران را دارد و تنها کبریت ایران است که بهجای تصویر پادشاه، نقشه ایران بر آن طراحی شده است.
ایلیاتکاشانی، 30سال از عمر خود را برای گردآوری مجموعهاش صرف کرده و در 2زمینه عکسهای تاریخی و کبریت فعالیت دارد.وی که بزرگترین مجموعهدار کبریت در ایران است، ارزش کبریتهایش حتی با بزرگترین مجموعهداران بزرگ دنیا رقابت میکند.ایلیاتکاشانی میگوید: کبریت و عکس کمتر مورد توجه مجموعهداران قرار گرفته اما از مهمترین اشیای قیمتی هستند. کمپانیهایی که کبریت تولید میکردند با عنوان رسانه تبلیغاتی به کبریت نگاه میکردند(حتی قبل از جراید، سینما و تلویزیون) و بههمین دلیل تصاویر خوبی دارند.
به گفته وی، تاریخچه کبریتسازی ایران از کبریتهایی با نشان پرچم ایران- روس که در روسیه تولید میشد، آغاز میشود. بعدها کبریت با امضای ناصرالدینشاه در ایران تولید شد. سپس کارخانه به تهران منتقل و پرچم روسیه حذف و پس از آن کبریت با نشان شیر و خورشید تولید شد.
وی این کبریت را یک اثر تاریخی و سندی برای خلیجفارس خواند و گفت: بیشتر این کبریتها در حراج ساتبی فروخته میشود و قیمت پایه آنها از 1000دلار شروع شده و گاهی به 100هزار دلار نیز میرسد.آنطور که ایلیاتکاشانی میگوید، پیشنهادهایی از کشورهای عربی برای فروش این کبریت به او داده شده که وی از فروش آن به اعراب خودداری کرده است.وی میگوید: از دوبی، برج جمال عبدالناصر و عربستان پیشنهادهایی برای خرید این کبریت ارائه شد اما این اثر متعلق به ایران و ایرانیهاست و باید در کشور نگهداری شود البته فضایی برای نمایش آن در اختیار ندارم و در گنجینه خصوصی نگهداریاش میکنم.
احمد ایلیاتکاشانی، مجموعهدار کبریتهای سلطنتی و عکسهای تاریخی میگوید: مشکل سازمان میراث فرهنگی این است که بودجه در دست کسانی است که آن را بههدر میدهند. انتظار این است که دولت از آرشیوهای ملی حمایت کند. البته ما هیچ پولی از دولت نمیخواهیم، کمک هم خواهیم کرد. ما به سازمان میراث فرهنگی کمک میکنیم. هرچه آنها آورده داشته باشند، ما در انجمن مجموعهداران 10برابر خدمات خواهیم داد؛ بهشرط اینکه حسننیت داشته باشند. ما انتظار داریم به سمت ایجاد موزههای خصوصی برویم بهدلیل اینکه عامل ترویج گردشگری میشود و از میراث تاریخی حفاظت و شغل ایجاد میکند. اگر دولت خانههای تاریخی را تملک کند، هزینه آن را بهطور مثال با افزایش یک درصد عوارض بر یک کالای خاص مانند سیگار میتوان تأمین کرد.
وی آرشیو عکسهای تاریخیاش را مجموعهای متشکل از عکسهای سلاطین ایران، رجال سیاسی، رجال بینالمللی دوره قاجار و پهلوی اول خواند و میافزاید: همه عکسها اصل است و از کارتویزیتهای عکاسخانههای جهان در تمام کشورهای جهان مجموعه عکس داریم. عکسهای آثار عکاسباشی، عبدالله قاجار، سورگین، روسیخان، ناصرالدینشاه و جهانگیرخان مصور را در گنجینه شخصی دارم. آرشیو بینالمللی من مربوط به دوره پهلوی اول است که شروع پایههای کارخانهها، تصاویر بناهای تاریخی که تخریب یا نابود شدهاند را قبل از نابودی و بعد از نابودی در اختیار دارم.
ایلیاتکاشانی که سیاهیلشکر فیلم سربداران نیز بوده میگوید: با دستمزدی که با عنوان سیاهیلشکر در فیلم سربداران گرفتم، دوربین خریدم و شروع به عکاسی کردم و کارم از همانجا آغاز شد و اکنون در حال تهیه کتاب رجال دوره قاجار هستم. 3هزار قطعه عکس اورجینال تاریخی و 80هزار اسلاید و نگاتیو که همه مربوط به پایه عکاسی ایران و جهان میشود در اختیار من است. وی میافزاید: اگر سازمان میراث فرهنگی کمک کند، دنبال تاسیس موزه ملی عکس ایران هستم و در این مورد دوست دارم مانند آرشیو کتابخانه ملی سازمان میراث و مرکز اسناد نباشد که کسی دسترسی نداشته یا به ظاهر دسترسی داشته باشد. قصد دارم استفاده از این عکسها را برای دانشجویان وقف کنم و آرشیو من مربوط به ملت ایران است.
http://hamshahrionline.ir/details/225333
اقتصادایران آنلاین - فاطمه کاظمی: لالجین بهعنوان پایتخت سفال ایران این روزها با مشکلات زیادی درگیر است. از یکسو موضوع از بین رفتن بافت هنری لالجین است که رغبت گردشگران را برای رفتن به این شهر کم کرده است و از سوی دیگر واردات بیرویه سفال از چین است که به گفته بسیاری از کارشناسان سفال لالجین را زمین زده و ضربههای زیادی به این هنر وارد کرده است. به علاوه این روزها موضوع سمی بودن ظروف لعابدار لالجین مطرح است که به دو سال گذشته بازمیگردد اما به دلیل اهمالکاری و بیتوجهی از سوی مسئولان سازمان میراث فرهنگی همدان چارهای برای آن اندیشیده نشده است.
استفاده از سرب به دلیل کاهش هزینهها
در ترکیبات رنگ سفال همیشه از سرب استفاده میشود، اما با گران شدن سوختهایی مانند نفت و گاز که در کورهها استفاده میشود به کار بردن سرب در رنگ سفال لعابدار افزایش یافته است. یک کارشناس فرهنگی در این باره میگوید: برای پخت یک سفال معمولی در کورهها حدود ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ درجه حرارت لازم است اما بیشتر سفالگران به دلیل گرانی سوخت حرارت کمتری در حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ درجه وارد میکنند که باعث میشود سمومی که در رنگها وجود دارند از بین نروند. «حسین زندی» میافزاید: علاوه بر این خود سرب یک ماده سمی است و اگر در ترکیب رنگ بیش از حد استفاده شود برای سلامتی مصرفکننده بسیار خطرناک است. پس باید بدانیم کاهش هزینههای تولید ظروف لعابدار به قیمت به خطر افتادن سلامتی افراد تمام میشود.
مسئولان توجه نمیکنند
چندی پیش شرکت IKEA که یک شرکت تولیدکننده لیوان سفالی در سوئد است در فراخوانی از مردم سوئد خواست اگر لیوان لیدا که تولید این شرکت است را خریداری کردهاند به شرکت بازگردانند چرا که این لیوانها به دلیل تحمل نکردن آب داغ قابل مصرف نیستند. حال صاحبان این شرکت را با مسئولان سازمان میراث فرهنگی همدان مقایسه کنید که بعد از گذشت دو سال از این مسئله هنوز اقدامی نکردهاند. زندی در این باره میگوید: در ایران نهاد خاصی وجود ندارد که بر این مسائل نظارت کند. سازمان میراث فرهنگی همدان از ۲ سال پیش از سوی کارشناسان تحت فشار است تا برای حل این مشکل راه حلی در نظر بگیرد، اما هنوز این سازمان واکنشی نشان نداده است. سوال ما این است که چرا چنین مسئلهای برای مسئولان میراث فرهنگی اهمیت ندارد؟
اروپا دیگر ظروف سفالی ایران را نمیخرد
زندی درباره تاثیر این مسئله بر کاهش صادرات ظروف لعابدار به کشورهای دیگر میگوید: یکی از دلایل صادر نشدن سفال لالجین به اروپا همین مسئله سمی بودن است. اتحادیه اروپا به دلیل سمی بودن ظروف لعابدار لالجین از وارد کردن آن خودداری میکند، اما مسئولان دلیل این مسئله را تحریم میدانند و حاضر به پذیرش این حقیقت نیستند. وی در ادامه میگوید: اگر نهادهای دولتی با شکلگیری نهادهای مدنی همکاری کنند و در این زمینه سختگیری نداشته باشند این نهادها راحتتر میتوانند موضوع اطلاعرسانی و آموزش در این زمینه را پیگیری کنند. زندی به مشکل برداشت بیرویه از خاک لالجین نیز اشاره میکند و میگوید: با برداشت بیرویه از خاک لالجین عملا این خاک باارزش به زباله و پسماند تبدیل میشود. در حالی که از همین پسماندهای سفال میتوان مادهای به نام «شاموت» تولید کرد که در فرآوردههای صنایع نسوز کاربرد زیادی دارد.
سفال؛ کالای تزئینی یا کاربردی؟
سربی بودن و سمی بودن ظروف لعابدار شک و شبهای ایجاد میکند مبنی بر اینکه آیا این ظروف قابل استفاده هستند یا نه؟ یک استاد دانشگاه در این باره میگوید: برای ورود به موضوع سمی بودن ظروف لعابدار لالجین ابتدا باید به این مسئله بپردازیم که آیا سفال لالجین یک کالای تزئینی است یا یک کالای کاربردی؟ اگر استفاده از این ظروف تزئینی باشد و موضوع استحکام نیز مطرح نباشد سمی بودن خیلی مهم نیست اما اگر کاربردی باشد موضوع متفاوت است و صحبت از سلامتی مصرفکننده است. «مهدی کریمی منسوب» میافزاید: اگر از بعد تزئینی بودن به ظروف تولید لالجین نگاه کنیم این ظروف چه از لحاظ موتیس و چه از لحاظ طراحی بدنه از الگوی خاصی تبعیت نمیکند و تولیدکننده به نظر خودش هر چه بازار میپسندد را تولید میکند.
همه چیز بر مبنای آزمون و خطاست و البته شانس مطرح است. وی تصریح میکند: در یک سفال تزئینی انواع لعابهایی که استفاده میشود، بدنههایی که به کار میرود و رنگهایی که استفاده میشود خیلی مهم است، اما هیچتوجهی به این مسئله نمیشود. البته این به معنای آن نیست که در لالجین آثار خوب نداریم، اما افسوس ما از کم شدن این آثار خوب است که جذابیتهای بالایی دارد. این کارشناس سفالگری درباره اهمیت رعایت شرایطی در تولید ظروف سفالی کاربردی میگوید: سفال کاربردی خصوصیاتی دارد که رعایت آن گریزناپذیر است. این ظروف باید از نظر طراحی، دسته، بدنه، ارتفاع، ضخامت و وزن کاربردی باشند اما متاسفانه در لالجین این شرایط رعایت نمیشود.
ظروف سربی مشکل بهداشتی دارند
کریمی منسوب در ادامه درباره مشکلات ظروف سربی میگوید: در ظروف لعابدار قدیمی یک ماده گیاهی به نام «قلیاب» استفاده میشد که به دلیل گیاهی بودن هیچ ضرری برای مصرفکننده نداشت اما در چند دهه اخیر به جای آن از سرب یا شیشههای سربی استفاده میشود. البته سرب نباید بهطور کامل از سفال حذف شود، اما مشکل در میزان استفاده از سرب و حرارتی است که سرب در آن ذوب میشود. وی میگوید: از آنجاکه سرب به پایین آمدن دمای پخت کمک میکند بنابراین سفالگران برای کاهش هزینه تولید از سرب بیشتری استفاده میکنند و به اجبار نمیتوانند محصول خوبی تولید کنند. از طرفی به دلیل اینکه کورهها از نظر فنی مشکلدار هستند انرژی بالایی مصرف میکنند و همین هزینههای تولید را بالا میبرد. اگر این کورهها اصلاح شود و ایمنی و معماری آنها مورد بازبینی قرار بگیرد دیگر شاهد چنین مشکلاتی نخواهیم بود.
دولت حمایت کند
به گفته بسیاری از کارشناسان واردات سفال چینی در چند سال اخیر مشکلات فراوانی برای تولیدکنندگان سفال لالجین ایجاد کرد، اما چندی است که صحبت از کم شدن این واردات است و همین باعث شده سفالگران لالجین جانی دوباره بگیرند و به فکر احیای محصولات فراموش شده بیفتند. بنابراین اگر از تولیدکنندگان حمایت شود و دولت بپذیرد انرژی را با قیمت کمتری در اختیار سفالگر قرار دهد و از طرفی وزارت بهداشت و نهادهای مدنی در زمینه آموزش فعالتر شوند شاید دیگر شاهد این مشکلات نباشیم.
درگزین تا کاشان منتشر شد
دو کتاب در یک جلد و از دو اقلیم
از تاریخنگار ، کتاب شناس ورجال شناس ارزنده ایران دکتر پرویز اذکایی بیش از 300 اثر منتشر شده است جدیدترین اثری که از این نویسنده به بازار آمده است، بازنشر کتاب «درگزین تا کاشان» است که از سوی انتشارات سوره تماشا شهر کاشان است.
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی- از تاریخنگار ، کتاب شناس ورجال شناس ارزنده ایران دکتر پرویز اذکایی بیش از 300 اثر منتشر شده است جدیدترین اثری که از این نویسنده به بازار آمده است، بازنشر کتاب «درگزین تا کاشان» است که از سوی انتشارات سوره تماشا شهر کاشان است. ویرایش دوم درگزین تا کاشان با اضافات و تعلیقات ودر دوبخش تهیه شده است.
گفتار یکم درگزین و گفتار دوم با عنوان کاشان آمده است . گفتار یکم با وضع جغرافیایی ، وجه تسمیه،منزل پارتی، وصف تاریخی سنی های درگزین، وضع مذهبی ، وزیران درگزینی ، ناموران دیگر ، آثار قدیمه، درگزین دیگروکتابنامه را در بر می گیرد.
بخش دیگر که به کاشان می پردازد، کوه بیکنی، کوه فین، تمدن سیلک ، شهر کاشی، قوم کاشی، ظهور کاسی، افول کاسی، کار کاشی ، مینا شهر و مستدرکات ونامنامه درخود جای داده است ودرپایان تعلیقات آمده است که در چاپ دوم به آن افزوده شده است . درخشان ترین بخش کتاب بخش درگزین است که تحقیقی جامع درباره منطقه درگزین که یکی مناطق باستانی در بخش رزن و فامنین همدان است.دکتر اذکایی با استفاده از ده ها منبع ایرانی و غربی این اثر را به علاقمندانش ارائه کرده است. و مهم ترین سخن در معرفی آن همان گفتار دکتر احسان یارشاطراست که به عنوان گلگشتی در انتشارات فارسی در فصلنامه ایران شناسی امریکا منتشر کرده است و در مقدمه این کتاب نیز آمده است: آنگاه، خود استاد دکتر یارشاطر بر حسب لطف عمیم خویش، یک کتاب گزاری درباره این اثر به عنوان« گلگشتی در انتشارات فارسی» نوشت که در فصلنامه «ایرانشناسی» منتشره در امریکا ( سال5،ش4، زمستان 1372) چاپ شد و از جمله در آن فرموده است:
« دقت مولف و مراجعه وی به تحقیقاتی که تا کنون به توسط محققان خارجی و ایرانی در موضوع های مورد بحث در این کتاب شده است ، و انبساط ها و نظرهای روشن او در هر باب سرمشقی است برای همه کسانی که به تحقیق در زمینه جغرافیای تاریخی علاقه مندند. البته می دانیم تنها « علاقه» کافی نیست، « محقق» بودن و سال های دراز از سرشوق کار کردن و همه منابع را از نظر گذرانیدن و عمری دود چراغ خوردن را باید پشتوانه آن علاقه قرار داد.....» (ص825).
در گفتار دوم به کاشان می پردازد که از پیدایش قوم کاشی آغاز می شود و پیشینه کاشان وتمدن سیلک به نام جای های منطقه و ریشه شناسی مناطق نگاهی دارد. مقدمه نقادانه دکتر اذکایی به چاپ دوم کتاب بسیار خواندنی است و بر جذابیت آن افزوده است. به ویژه اشاره هایی که به وضعیت باستانشناسی ، زبانشناسی ونامجاشناسی و نامزندشناسی در ایران دارد.
حسین زندی
دیدار جمعی از اعضای دوستان زمین با نقاش همدانی
مینا آذرافشان، نقاشی که بیماری اش را از پا در آورد
آثار نقاشی مینا آذرافشان در نخستین گالری خصوصی همدان به نمایش درآمد. او بیش از 80 اثر هنری خلق کرده درحالی که از سه سالگی به بیماری میوپاتی ( تحلیل عضلانی ) دچار است.
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی- گروهی از اعضای انجمن دوستان زمین روز شنبه 5مرداد با مینا آذرافشان در منزل شخصی این هنرمند دیدار کردند. مینا آذر افشان شاعر و نقاش توانجو مدت 19 سال است به خلق آثار هنری در زمینه نقاشی مشغول است.
به گفته این هنرمند به دلیل محدود بودن فضا نمی توان از آثار بیشتری استفاده کرد. لازم به یادآوری است این گالری اولین گالری خصوصی در همدان است با تلاش خانواده آذر افشان در سال 1391 ایجاد شده است .
از مینا آذرافشان مجموعه شعری با عنوان یادستاره ها به همت نشر چنار در سال 91 منتشر شده است که با استقبال مخاطبان شعر روبرو شده است، در این دیدار مینا آذرافشان دوستان زمین را به خواندن چند شعر مهمان کرد و با تحسین شنوندگان مواجه شد.
او می گوید در شعر از فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و مشیری پیروی می کند. مضمون اشعار او سرشار از امید است .
آذرافشان از سن سه سالگی به بیماری میوپاتی (تحلیل عضلانی ) مبتلاشده اما با روحیه بسیار خوبی به مدت 30 سال با این بیماری جنگیده است. او در مقطع کارشناسی رشته ادبیات فارسی در حال تحصیل است. اوهم اکنون با مادر خود زندگی می کند و موفقیت خود را بدون همراهی مادرش غیرممکن می داند
گزارش تصویری این دیدار را در خبرگزاری chnببینید: