الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

نخستین کتابخانه کوهستانی ایران در همدان راه اندازی می شود

نخستین کتابخانه کوهستانی ایران در همدان راه اندازی می شود
همدان - خبرگزاری مهر: دبیر پژوهشی انجمن ایرانشناسی کهن دژ گفت: نخستین کتابخانه کوهستانی ایران در قله یخچال همدان راه اندازی می شود.

حسین زندی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: این کتابخانه تخصصی در زمنه محیط زیست و کوهنوردی است که به همت انجمن ایران شناسی کهن دژ تأسیس می شود.

زندی گفت: همزمان به برگزاری برنامه صعود قلم در قله یخچال که با حضور وبلاگ نویسان کوهنورد برگزار شده بود، فضای پناهگاه این قله برای ایجاد یک کتابخانه در نظر گرفته شد.

فراخوان همکاری برای130 کوهنورد ارسال شده است

حسین زندی ادامه داد: در پی موافقت مسئولان پناهگاه با این اقدام، فراخوان همکاری به صورت ایمیل به 130 نفر از کوهنوردان وبلاگ نویس در تمام نقاط کشور ارسال شد.

زندی با بیان اینکه راه اندازی این کتابخانه یک اقدام داوطلبانه است، عنوان کرد: کتابخانه ملی نیز از این اقدام استقبال کرده و حمایت خود را در این زمینه اعلام کرده است.

وی تأکید کرد: عمده کتاب های این کتابخانه در زمینه کوه نوردی، زیست بوم، میراث فرهنگی و تاریخ همدان است و تاکنون بنده 100 جلد از کتاب های شخصی خود را در این کتابخانه قرار داده ام.

زندی ضمن درخواست از داوطلبان برای اهدا کتاب به این کتابخانه به مهر اظهار داشت:  این کتابخانه به نام کتابخانه کوهستانی قله یخچال تهیه شده است و کتاب های اهدایی با نام اهدا کننده به ثبت خواهد رسید.

کوهنوردان یک روز در قله یخچال توقف می کنند

وی در خصوص اهداف ایجاد این کتابخانه نیز گفت: قله یخچال به علت موقعیت جغرافیایی آن در محلی واقع شده که کوهنوردان حداقل یک روز در پناهگاه آن توقف می کنند، از این رو ایجاد این کتابخانه فرصت مطالعه در کوهستان را به کوهنوردان می دهد که امیدوارم این اقدام در آینده نزدیک در سایر پناهگاه ها نیز صورت بگیرد.

شایان ذکر است علاقمندان به اهدا کتاب به این کتابخانه می توانند کتب اهدایی خود را به آدرس همدان خیابان بوعلی، پاساژ شهر شب، طبقه دوم، کتاب فانوس ارسال کنند.

جلوگیری ازادامه فعالیت انجمن ایران شناسی کهن دژ

جلوگیری ازادامه فعالیت انجمن ایران شناسی کهن دژ

 

در آستانه تشکیل وزارت ورزش و جوانان و بر خلاف انتظار متعارف زمانی , از ادامه فعالیت انجمن ایران شناسی کهن دژ پس از سالها تلاش در جهت دفاع از میراث فرهنگی و محیط زیست کشور و درآستانه سیزدهمین سالگرد فعالیت خود رسما جلوگیری به عمل آمده و دبیرکل این مجموعه از فعالیت در حوزه تشکلهای غیر دولتی منع گردید

از آنجا که در تاریخ نهم مرداد 1390 طی نامه ای که در اختیار دبیر کل انجمن ایران شناسی کهن دژ قرار گرفت این مجموعه از ارائه فعالیتهای خود منع گردیده است لذا هیات راهبری انجمن در آخرین جلسه خود به اتفاق آرا و به نمایندگی از اعضا محترم انجمن ایران شناسی کهن دژ با توجه به شرایط موجود و اظهارات شفاهی مقام مسئول در زمینه عدم امکان تمدید اعتبار این نهاد مدنی و جلوگیری از فعالیت مدنی و داوطلبانه اعضای این مجموعه در قالب انجمن , ضمن سپاس از دوستان و همراهانی که در این سالها به هر نحو یاری گر انجمن بوده اند و مخاطبین محترمی که همواره با پیامها و نظرات خود دلگرمی روزافزون ما را باعث گردیده اند اعلام می دارد که از این پس انجمن ایران شناسی کهن دژ به عنوان شناخته شده ترین و فعال ترین نهاد مدنی غیردولتی در حوزه میراث فرهنگی درغرب و شمال غرب کشور فعالیت ها , کارگاه های آموزشی و نشستهای خود را از این پس به حالت تعلیق درمی آورد

اما از آنجا که تمامی اعضا انجمن با قلبی مملو ازعشق به میهن , قدم به عرصه شناخت , معرفی و دفاع از میراث فرهنگی و محیط زیست این سرزمین نهاده اند و انجام این مهم را وظیفه و رسالت خود می دانند , لذا از کلیه اعضا خود می خواهیم  که در هر موقعیت زمانی و مکانی و امکانی که دراختیار دارند  در جهت انجام این رسالت همواره بکوشند و لحظه ای از تلاش به منظور پاسبانی از این میراث جاودان که امانتی برای فرزندان و آیندگان این سرزمین است از پای ننشیند

در خاتمه اعلام می داریم , کارنامه درخشان انجمن ایران شناسی کهن دژ با بیش از یک دهه تلاش در جهت دفاع از میراث فرهنگی و محیط زیست کشور و برگزاری ده ها نشست , سمینار , کارگاه آموزشی , بررسی میدانی , سفر ایران شناسی , نمایشگاه و... , صدور ده ها بیانیه , گزارش و پیام , نگارش مقالات و یادداشتهای گوناگون توسط اعضای خود و ارائه پیشنهادات مختلف به منظور بهبود شرایط این حوزه با وجود تمامی کاستیها و ناتوانی هایش همواره برای اعضا خود سندی قابل دفاع و افتخار می باشد

هیات راهبری انجمن ایران شناسی کهن دژ

نهم مرداد 1390 خورشیدی

همدان 

فراخوان برای تاسیس کتابخانه ی قله ی یخچال همدان

 

نشانی هایی که میتوانید کتاب های اهدایی خود را جهت اهدا به کتابخانه ی قله ی یخچال ارسال فرمایید:

همدان خیابان بوعلی ،پاساژ شهر شب،طبقه ی دوم ،کتاب فانوس

کدپستی: 6516684314      

شماره ی تماس:09188190955 زندی

 

همدان ،آرامگاه بوعلی، بولوار خواجه رشید، روبه روی سرپرستی بانک تجارت، فروشگاه ورزشی عباس دانشگر

کدپستی:6516694578

شماره ی تماس: 08112511948

فراخوان برای تاسیس کتابخانه ی قله ی یخچال همدان

فراخوان برای تاسیس کتابخانه ­ی قله ی یخچال همدان

همزمان با برگزاری برنامه­ی "صعود قلم" با مسئول پناهگاه قله ی یخچال همدان به این نتیجه رسیدیم که کتابخانه­ای در محل این پناهگاه زیبا  دایر کنیم تا کوه­نوردان و مهمانان هنگام استراحت در آنجا از مطالعه نیز بهره مند شوند و بهتر دیدم کتاب­ها با موضوعات کوه­نوردی،جغرافیا و زیست بوم، میراث فرهنگی و تاریخ همدان باشد. مقدمات کار با اهدای تعدادی کتاب و تهیه­ی مهر به نام کتابخانه­ی کوهستان «قله یخچال »انجام شد. در هفته­های آتی نیز سعی خواهم کرد کتاب­های بیشتری با موضوعات یاد شده تهیه و تقدیم کتابخانه نمایم.

به دوستان کوه­نورد ودوستداران طبیعت نیز پیشنهاد می­کنم در این تلاش فرهنگی سهیم باشند. لذا لازم به یادآوری است کتاب­های اهدایی با نام اهدا کننده به ثبت خواهد رسید. با توجه به اینکه هدف از این حرکت تشکیل کتابخانه­ای تخصصی است خواهشمند هدایای دوستان جز در موضوعات یاد شده و به ویژه کوهستان و محیط زیست نباشد. امید است این حرکت آغازی باشد برای ایجاد کتابخانه ی در دیگر پناهگاه ها.

دوستانی که به صورت غیر حضوری و یا از دیگر شهرها ما را در این زمینه یاری می کنند کتاب های اهدایی خود را به    نشانی­های ذکر شده در تارنگار " الوند نوشت" ارسال فرمایند. ضمنا دوستان می توانند پیشنهاد های خود را به نشانی اینترنتی

Hosein.zandi77@gmail.com  

و یا در تارنگارهای الوند نوشت: http://www.zandi90.blogsky.com/

و فانوس ایران:http://www.fanouseiran.blogfa.com/

با ما در میان بگذارند.

                     

                                       با سپاس حسین زندی

طلاق پایتختی فرهنگی به شهرها جنبه تبلیغاتی دارد

 

 

اطلاق پایتختی فرهنگی به شهرها جنبه تبلیغاتی دارد

نظری به شهر لالجین«پایتخت سفال ایران»

 

حسین زندی  

مدتی است برخی شهرهای کشور را تنها به سبب دارا بودن پیشینه تاریخی در شمار پایتخت­های فرهنگی  می آورند بدون درنظر گرفتن فاکتورها ومولفه­های دیگر که بایسته چنین شهرهایست. ودرصورت برخورداری شهر از ظرفیت­های لازم برای این نامگذاری به حال خود رها می شود وبه نظر می رسد مهمترین دل­مشغولی مسولین این است که فکر می­کنند همه مسایل با یک اسم حل خواهد شد.

پایتخت ها، بویژه پایتخت­های فرهنگی  با نشانه­ها واجزاء مرتبط وهمسو مانند دانشگاه، تئاتر،سینما، تالار شهر،پارک،فرهنگسرا،موزه،ورزشگاه و....شناخته می شوند اما در شهرهای مورد اشاره چنین مظاهری یا غایبند ویا کمتر دیده می­شوند.ایجاد این مراکز شهروندان را آماده پذیرش تغییرات وبرنامه های جدید پیش رو خواهد کرد.

وقتی عنوان پایتخت فرهنگی به یک شهر اطلاق می شود باید به نقش ،کارکرد ومفهوم پایتخت توجه شود

لوییزممفورد معتقد است: «اساسی ترین نقش شهر[فرهنگی]جدا از درام روزانه عبارت است از وسعت

    بخشیدن به میراث فرهنگی و انتقال آن»  به همین دلیل   پیش تر باید زیر ساخت های اجتماعی و فرهنگی آن شهر تغییر کند و ظرفیت های فرهنگی آن تقویت شود تا با نام مورد نظر همخوانی داشته باشد  و زمینه پذیرش چنین نام گذاری را دارا باشد و مهم­تر از همه این­که پس از نامگذاری حمایت ها و  پشتیبانی­های بیشتری صورت پذیرد این در حالیست که نامگذاری­ها تا ثیر ملموسی در زندگی و کار شهروندان نداشته و بیشتر در حد مکاتبات اداری باقی می­ماند ، به طور مثال در سال­های اخیر عنوان پایتخت تاریخ و تمدن را ضمیمه­ی نام همدان کرده اند اما حتی  یک پژوهشکده تاریخ در این شهر تاسیس نشده و هیچ منبع علمی و دانشگاهی دراین زمینه تولید نشده است  تا بدان استناد کرد نه تنها در معماری و طراحی شهری تغییری حاصل نشده بلکه درنامگذاری میدان­ها خیابان­ها هم  تغییری نمی بینیم  و این عنوان بلند بالا در چند بنر و تابلو تبلیغاتی در ورودی­های شهر خلاصه شده است .لالجین  نیز چنین وضعیتی دارد.  زمانی که این عنوان به نام لالجین افزوده شد انتظار می­رفت امکانات و ابزار لازم نیز در نظر گرفته شود ، برنامه ریزی شهری تغییر کند و حتی نخبگان ایرانی خارج کشور در زمینه سفال جذب شوند،  انجمن های صنفی و هنری  و نهاد های مدنی مرتبط  مختلفی پدید آید تا شهروندان در تصمیم سازی­ها وتصمیم گیری­ها نقش داشته باشند چراکه هر گاه  مساله مشارکت های مردمی در میان بوده و مردم با منافع دراز مدت خود آشنا شده­اند رشد و پیشرفت سرعت بیشتری داشته است .مسایلی مانند آموزش ، برگزاری جشنواره­های سفال و سرامیک ، همکاری در ایجاد مراکز تحقیقاتی و پژوهشی در کنار نهادهای دولتی و مسایل متعدد دیگر می­توانست لالجین را از وضعیت نگران کننده­ی  فعلی نجات دهد. تا کنون نه دوسالانه­ی سفال در  ایران برگزار شده است وبه زودی دوسالانه بعدی در یک از شهرهای کشور بر گزار می شود  پرسش این است جایگاه لالجین به عنوان پایتخت سفال ایران در این دوسالانه­ها کجاست ؟ به طور کلی در سال­های اخیر کدام فستیوال ، جشنواره و بینال در این پایتخت برگزار شده است.؟ و هنر مندان و سفالگران لالجینی چه جایگاه و مقامی به دست آورده اند؟ و چه اتفاقی افتاده که فروشندگان لالجینی ترجیح می­دهند سفال چینی بفروشند؟

 اگر از ظرفیت­های لالجین به درستی و با کارشناسی و مدیریت صحیح استفاده شود جایگاه واقعی­اش را به عنوان پایتخت  سفال و سرامیک ایران باز می یابد  دانشگاه سفال لالجین از جمله مراکز آموزشی در کشور است که از دهه پنجاه با ابزار تولید پیشرفته  متاسفانه کمتر مورد توجه واقع شده  تا جایی که در سال­های اخیر پذیرش دانشجو در رشته سفال سرامیک کمتر از برخی رشته­های غیر مرتبط مانند معماری و... بوده است  می تواند با توجه به امکا نات و موقعیت ممتاز و ابزار و وسایلی که در اختیار دارد نقش پر­رنگ­تری در آموزش داشته باشد  به طور کلی ایجاد مراکز اموزشی  و پژوهشی  و همچنین توانمندی­های شهروندان را نباید نادیده گرفت.  همانطور که اشاره شد یکی از کمبودها و ضعف­های این شهرها نبود مراکز پژوهشی و تحقیقاتی است پایتخت های فرهنگی در ایران عمدتا فاقد چنین مراکزی هستند در لالجین هم با تاسیس مرکز سفال شناسی و لالجین شناسی می توان به تولید آثاری در زمینه های شیوه­ی س سفالگری ،نوع رنگ و لعاب, روش­های بسته بندی، تاریخ و فرهنگ مردمان این شهر به عنوان بزرگ­ترین مرکز سفال کشور در دسترس علاقمندان قرار داد.

این شهر به لحاظ زمینه مثبت و ظرفیت هایی که دارد در صورت برطرف کردن نقاط ضعف موجود مانند مشکلات بسته بندی ، تبلیغات،آموزش ، پژوهش ، مدیریت پسماندها، تقاضای جهانی، نوآوری، جذب سرمایه و...با بازنگری در نحوه مدیریت شهری و حمایت­های صحیح دولتی و مشارکت مردمی می تواند به یکی از مناطق گردشگری و تجاری کشور تبدیل شود.

 این نوشتار به تاریخ سه شنبه چهارم مرداد ماه 1390 در شماره ی 1566 روزنامه ی روزگار منتشر گردیده است