الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

مصالح جدید بافت سنگی ورکانه را تهدید می کند



ساخت و سازهای جدید معماری روستای رنسانسی همدان را نابود می کند.

مصالح جدید بافت سنگی ورکانه را تهدید می کند

 حسین زندی - ساخت و سازهای اخیر در روستای ورکانه همدان معماری بوم آورد و منحصر به فرد روستا را تهدید می کند و رفته رفته این معماری جای خود را به بناهای نوساز با معماری غیربومی می دهد.

ورکانه روستایی است با قدمت بیش از چهارصدسال که خانه ها و بناهای عمومی آن از سنگ لاشه ساخته شده است.و اماکنی از دوره قاجار با معماری سنگی و پله ای از جمله دو اسطبل و یک قلعه به جا مانده است.به همین دلیل این روستا در فهرست روستاهای هدف گردشگری استان همدان قرار گرفته است.در سال های گذشته میراث فرهنگی و بنیاد مسکن همدان با ایجاد تفاهم نامه ای به مرمت و بازسازی روستا پرداختند . اما ادامه نداشتن این روند و نبود نظارت باعث شده توسعه روستا، ساختمان سازی با مصالح جدید از جمله سفال و آجر انجام گیرد و بافت قدیم روستا جذابیت خود را از دست بدهد.

یک فعال فرهنگی در همدان می گوید : وقتی روستایی به عنوان هدف گردشگری نامیده می شود در ابتدا باید مسئله آموزش مردم بومی منطقه مدنظر قرار بگیرد تا با مسائل گردشگری و به خصوص گردشگری پایدار آشنا شوند.

اردشیر ثریایی می گوید: نبود آموزش و نظارت درست موجب چنین مشکلاتی می گردد تا پس از ترک نهادهای دولتی روستا به حالت قبلی برگردد و حتی بدتر از گذشته شود. این فعال فرهنگی ادامه می دهد: مسئله دیگری وجود دارد که در این گونه تصمیم گیری ها و عملکردها منافع جوامع محلی در نظر گرفته نمی شود اگر اهالی روستا منافعی از گردشگری داشته باشند هرگز دست به چنین کارهایی نمی زنند. با این که از محورهای طرح بازسازی روستا ، ایجاد تاسیسات اقامتی، منطقه گردشگری ، بازارچه های صنایع دستی ، بازسازی و مرمت ابنیه تاریخی ، تاسیسات آب درمانی و ... بود. هیچ یک از این موارد انجام نشده است ساماندهی محله ها هم بسیار ابتدایی بوده که امروزه درحال نابودی است به طور مثال پوشیده نبودن و کانالیزه نشدن تاسیسات چهره نازیبایی از روستا به جا می گذارد با این که هزینه های گزافی برای مرمت و ساماندهی روستا صرف شده است. با این که گفته می شود این روستاد در فهرست آثار ملی ثبت شده است اما بناهای تاریخی روستا در حال تخریب است سقف دو اسطبل فرو ریخته است و قلعه اربابی امیرطومان که متعلق به دوره قاجار است به طور کامل تخریب شده است . حال روستای ورکانه بدون معماری سنگی و بناهای تاریخی چه جذابیتی برای گردشگران خواهد داشت . روستایی که نگین گردشگری همدان نام گرفته است و به دلیل کاربرد سنگ لاشه ای و معماری پله ای بدان روستای رنسانسی ایران می گویند.

 از مهندس محمد قربانی  می پرسم ،این تهدیدها نه تنها بافت قدیم و محله ها را تحت الشعاع قرار داده است بلکه به حریم بناهای تاریخی مانند قلعه اربابی امیرطومان قراگوزلو نیز رسیده است.امروز یک ناهماهنگی در طراحی معماری کشور به چشم می خورد، این بحران نه تنهادر طراحی شهری بلکه در روستاها به ویژه روستاهای هدف گردشگری مانند ورکانه به چشم می خورد ،از جمله در استفاده از مصالح نا همخوان و جابجایی های مکانی بناها ملموس تر است  چه عواملی در این نا بسامانی دخیل است ؟پاسخ می دهد:

یک بخش مربوط به طراحی است که طراح چقدر دقت کرده باشد بافت گیاهی، توپوگرافی زمین استقرار یافتن روستادر پناه کوه ها و تپه های اطراف  یعنی چگونگی قرارگرفتن موقعیت بنا نسبت به تپه ها ی اطراف باید مد نظر طراح باشد.به طور مثال مادر همدان برف دریم ، باد غرب را داریم ، تپه هم داریم به همین دلیل در همدان و در ورکانه ساختمان ها در پشت تپه پناه گرفته اند.در طراحی باید توجه داشت مامن گرفتن روستا به هرشکل موجود نسبت به کوه ،برف وباد تناسب و مطابق باشدیعنی  مکان یافتگی روستا مطابق با مامن قدیم طراحی شود..روستای ورکانه چنین وضعیتی داردو روستا را نباید جابجا کنیم چون اقلیم منطقه جوابگو نیست.

در طراحی به چنین روستایی باید از زاویه دید پدیدارشناسانه  نگاه کرددر این روش ما با شمردن عناصر،ابعاد واندازه مواجه هستیم.مادردید پدیدارشناسی با حس کلی روح مکان مواجه هستیم و کیفیت فضاهای معماری  وکیفیت انسانی و زندگی روبرو هستیم و کمییت کمتر مورد توجه است ، 

حال دوستان طراح اگر پدیدارشناسانه موضوع را درک کنند  بهتر می توانند اصول کیفی را پیاده کنندنکته دیگر این است که روستا زنده است و باید رشد کند اما ادامه این رشد نباید سرطانی باشد و باید به اندازه و متناسب باشد.

 این مهندس معمار در پاسخ به این سوال  که ، سازمان مسکن وشهرسازی باهمکاری سازمان میراث فرهنگی بخشی از روستای ورکانه را مرمت کرده اند و معابر را بهسازی کرده اند اما پس از اینکه از روستا خارج شده اند اصول مرمت فراموش شده و هرکس با هر مصالحی که دوست دارد ساخت و ساز انجام می دهد و ظاهر امر این استمی رسد نظارتی از سوی نهادها صورت نمی گیرد به نظر می رسد یک خلاء در اینجا وجود داردبرای رفع این مشکل چه کار می توان کرد؟می گوید: 

مادر معماری سه مرحله داریم ، طرح ، اجرا و نگهداری همانطور که گفتم در هر سه مورد باید به پدیدارشناسی توجه کرد در طراحی و اجرا باید به روح مکان توجه کرد مثلا باید مصالح بوم آورد باشد تمام بناها براساس شیب منطقه طراحی شود،از نظر معماری منظر تناسب ابعاد و دیگر تناسب ها رعایت شود.به طور مثال در خانه های قدیمی در یک قاب بزرگ یک پنجره کوچک کار می گذارند اما حالا در همان قاب یک پنجره بزرگ گذاشته می شود  نه مسئله گرمایش و سرمایش رعایت می شود نه به زیبایی منظر توجه می شود. یااگر توجه کرده باشیم تیر های چوبی سقف بیرون زدگی دارداین بیرون زدگی هم عملکرد حفاظت در برابر زلزله و هم زیبایی دارد که متناسب با فضای معماری روستاست و به این نوع معماری هویت می دهد.نه تنها به این موارد توجه نمی شود بلکه سیم و کابل  تاسیسات است که جای زیبایی را گرفته است.

اما پاسخ سوال شما تحت نظارت افراد حاذق اشخاص محلی مانند شوراها باید آموزش ببینند، در روستا پایگاه میراث مستقر شودتا  چنین دخالت هایی صورت نگیرد، رابطه هایی که فضاهای دانشگاهی با بازوان اجرایی مثل نهادهای میراث فرهنگی و مسکن وشهرسازی  و با نهادهای مدنی و جوامع محلی می توانند داشته باشند بسیار سودمند است . طرح های خوبی در بایگانی دانشگاه ها وجود دارد که استفاده نمی شود واگر تجارب برای دانشجو ها واقعی شود هم نهادهای دولتی  راحتتر کار می کنند  و هم نهادهای مدنی و مردم محلی بهره بیشتری می برند.معماران می توانند در این زمینه به آموزش نیروهای محلی کمک کنند.


قربانی به عوامل بیرونی دیگرکه باعث این مشکلات شده است اشاره می کندوادامه می دهد: 

نگاهی که در امروز در جامعه وجود داردنگاه منفعت طلبانه و سودجویی است که باعث می شود کیفیت و دقت فدای کمیت شود در چنین جامعه ای انسانها احساس تعلق به مکان ندارند و به روح زندگی و هنر رنگ می بازد . هرجا چنین اتفاقی زمینه ساز نابودی است نباید بگذاریم این نگاه بر ما پیروز شود


مهندس مهرداد خضریان معتقد است :اگر جامعه محلی متوجه حساسیت موضوع شود، مهمترین تاثیر را در حفظ میراث فرهنگی خواهد داشت. باید توجه کند که میراث پدران خود را حفظ کند چراکه ارزش فرا منطقهای و فرامحلی دارد.

 او می گوید: موضوع دیگر اینکه اگر از روستای ورکانه خارج شویم و از منظری که ناظر بیرونی نگاه میکند ببینیم، عناصر ناطقی که با موضوع گردشگری در ارتباط هستند، بسیار مهمند. مثلا سد اکباتان، سازههای زیر زمینی روستای ارزانفود، فرصتهای مهمی هستند.

اما تهدیدهای مهمی نیز وجود دارد. باغهای پائین دست و روستاهای پائین دست به ویلاها و گردشگاههای شهری تبدیل میشود. مسئله اصلی تهدید زمینخواری است که زمین کشاورزی و منابع طبیعی را تبدیل به ویلا میکند. نابودی زمینهاست که منجر به نابودی گردشگری منطقه میشود. باید طرح آمایش برای کل منطقه و مسیر ورکانه، وجود داشته باشد. که بر اساس ضوابط به وجود آمده است. و در کنار کارشناسان میراث فرهنگی میباید در این پروژه از مشاوران طراحی منظر، استفاده شود. در ابتدا باید طرح فرادست داشته باشیم و سپس به روستاها بپردازیم.

خضریان در ادامه می گوید : فعالیتهای NGO ها در زمینه معماری، فعال کردن مردم را به دنبال دارد. آموزشهای غیر آکادمیک توسط نهادهای مدنی در جوامع محلی ضروری است و میتواند مردم محلی را با ارزش معماری  بومی، پاکسازی محیط زیست و منافع عمومی آشنا کند. این منطقه زمینه آن را دارد که به یک محوطه بینالمللی تبدیل شود و باید مردم منطقه درک کنند که با گنجی مهم  روبرو هستند.

این مهندس معماری می گوید:یکی دیگر از فرصتها و جذابیتهای منطقه، دیوارهای خشکه چین است. تیپ خاصی از معماری که بخشی از منطقه  را شامل میشود.. دیوار باغها که خشکه چین هستند تبدیل به دیوارهای سیمانی و بلوکی میشود. عناصر هویتب خش باید کشف شود و به صورت امروزی استفاده شود. ساخت و سازهای جدید، معماری بومی ورکانه را تهدید میکند. تهدیدهای امروز به مسئلهای به نام طراحی مربوط است. http://farheekhtegan.ir/fa/news/996


رویکرد مثبت شورای شهرهمدان به زیرساخت های فرهنگی

رویکرد مثبت شورای شهرهمدان به  زیرساخت های فرهنگی 
حسین زندی - یکی از عوامل و عناصرتوسعه فرهنگی جوامع ، وجود مراکزی  است که به عنوان پایگاه فرهنگی  موجب تسهیل ارتباط  و بالندگی سرمایه های فرهنگی می شود. سرمایه های انسانی که اصلی ترین تولید کننده پدیده های فرهنگی به شمار می روند، در همین مراکز است که به محک و بازشناسی  خود می پردازند.
اگر شهر پاریس را پایتخت فرهنگی جهان می نامند، در کنار مکان گزینی بزرگان علم و هنر ، وجود گالری ها ، فرهنگسراها ، موزه ها ، تماشاخانه ها، نگارخانه ها و حتا کافه ها و پاتوق های فرهنگی است  که توانسته دهه های پی درپی نویسنگان و هنرمندان جهان را به سوی خود بخواند .پیشینه و قدمت  این مراکز در پاریس به اندازه ای است که امروز به عنوان جاذبه ای برای گردشگری فرهنگی به توجه می شود.
ازشهر همدان سالهاست با عنوان پایتخت تاریخ و تمدن کشور یاد می شود و به نظر می رسد اطلاق این عنوان به نوعی پنهان کردن ناکامی های امروز در پس پشت افتخارهای گذشتگان باشد ودر این سال ها کمتر به نشانه ها ،نمادی ها ومراکز فرهنگی  توجه شده است. اما به تازه گی با روی کار آمدن شورای شهر جدید مصوبه ای تصویب شده است که شهرداری های مناطق مختلف طبق آن بیش از 30 فرهنگسرا در شهر  ایجاد خواهند کرد.
رویکرد شواری شهر فعلی برای ساختن فرهنگسرا و پیگیری های رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورا ،ارمغان باارزشی برای شهروندان واتفاق خوشایندی بود که در ماه های گذشته باعث امیدواری مردم شد.
همدان با پیشینه فرهنگی درخشان و تاریخی کهن و پشتوانه بزرگان علم و فرهنگ در گذشته و سرمایه انسانی و هنرمندان ، شاعران و نویسندگان نامدار وهنرجویان و علاقمندان درمیان نسل جدید زمینه مناسب و مساعدی برای چنین اتفاقی دارد ، و آمادگی خوبی برای ساختن شهری نمونه و آینده ای درخشان درآن به چشم می خورد.و اگر از شرایط و فرصت ها به درستی استفاده شود ، دور از ذهن نیست روزی به عنوان پایتخت فرهنگی کشور شناخته شود
درجلسه ای که با حضور رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی و عده ای از اعضای شورای شهر وجمعی از فعالان مدنی واعضای سازمان های مردم نهاد برگزار شد ،ازسوی اعضای نهادهای مدنی پیشنهاد شد شهرداری ها در کنار احداث فرهنگسرا ، بخشی از بودجه طرح را به خرید خانه های تاریخی برای تاسیس فرهنگسرا اختصاص دهند و این پیشنهاد با استقبال رئیس محترم کمیسیون فرهنگی شورا مواجه شد. در این طرح ،در کنار حفظ خانه های تاریخی شهر همدان که نمونه ونشانه هایی از هویت این شهر به شمار می روند، هزینه و بودجه کمتری نسبت به ساختن یک ساختمان و فرهنگسرا صرف می شود.
استقبال رئیس کمیسیون فرهنگی شورا از این پیشنهاد را باید به فال نیک گرفت ،اما نجات بخشی بناها و آثار تاریخی شهر همت و تلاشی همه جانبه را نیاز دارد، در کناراداره میراث فرهنگی که اصلی ترین مسئول این امر است ، از شهرداری ها ، اداره اوقاف ، نهادهای دولتی ونمایندگان مجلس نیز باید کمک گرفت و ازخیرین و همیاری های مردمی نباید غافل بود.برای پیوند شهروندان و نهادهای دولتی ، نهادهای مدنی بهترین نقش آفرینی را خواهند داشت . مشارکت های مردمی برای چنین برنامه ها وطرح هایی موجب برانگیختن حس تعلق خاطر و در نتیجه مسئولیت پذیری شهروندان را به دنبال دارد .ترغیب جوامع محلی برای مشارکت در فعالیت ها و رویدادهای فرهنگی باعث ثبات فرهنگی ،اخلاق مداری ومردمداری می شود ،چرا که اگر کسی در امری نیکو نقش آفرینی کند دستاورد آن را از آن خود می داند و نه تنها آن را نابود نمی کند بلکه در پاسداری ازآن تلاش می کند.
می توان همدان و مردم همدان را در این طرح مشارکت داد و نمونه موفقی را در جلب مشارکت های مردمی وفعالیت های فرهنگی  در این شهررقم زد. افزون برفراخواندن عموم جامعه برای پیشبرد چنین طرحی ، استفاده از سرمایه های مسکوت بلاتکلیف و کمک های فعالان صنعتی و اقتصادی استان در ازای ارائه مشوق هایی که بتواند این فعالان را جذب کند 
ثمر بخش خواهد بود.  تجربه های موفقی در این زمینه   اتفاق افتاده است که می توان از آنها بهره برد،  تملک خانه شهریار توسط یکی از صاحبان کارخانه این شهرو وقف آن از آن جمله است.
باید توجه داشت بالا بودن آمار بیکاری  و برخی ناهنچاری ها و اعتیاد در همدان ،این ضرورت را ایجاب می کند که  به زیرساخت های فرهنگی توجه بیشتری شود. ایجاد فرهنگسرا  وفعالیت های فرهنگی ،یکی از راه های است که می تواند جوانان  به ویژه نسل جدید را از چنین خطراتی دور کند.   

همصدایی فعالان مدنی و مسئولان دولتی برای برداشتن نگاه امنیتی در حوزه سمن ها

همصدایی فعالان مدنی و مسئولان دولتی برای برداشتن نگاه امنیتی در حوزه سمن ها

  دو سوم سازمان های مردم نهاد غیر فعال هستند

حسین زندی - مراسم افتتاحیه مجمع عمومی سازمان های مردم نهاد استان همدان چهارشنبه 20 آذرماه در تالار فجراین شهربرگزارشد

در این مراسم که تعدادی از مدیران و مسئولان ارشد استان  در کنار نمایندگان برخی از نهادهای مدنی حضور داشتند ، انتظارها ،مطالبه ها و مشکلات تشکل های غیر دولتی مطرح وبررسی شد.

سید حسن قشمی نماینده سمن ها در استانداری اولین سخنرانی بود که به  معرفی و اهداف و برنامه های مجمع پرداخت.  قشمی گفت: در یک سال و اندی که مسائل سمن ها را پیگیری می کردیم با مشکلاتی روبرو بودیم و هرچه جلوتر می رفتیم مشکلات بیشتر می شد انسجامی بین سمن ها نبود برنامه و وحدت رویه ای به چشم نمی خورد.در حال حاضر با همکاری تعدادی از فعالان مدنی استان یک شورایی تشکیل داده ایم این دوستان 15 نفر هستند که 8 اتاق فکر در 8 حوزه تشکیل شده است که نمایندگان آنان در شورای مرکزی حضور دارند.دوستان با خرد جمعی به این نتیجه رسیدند که مجمع عمومی سازمانهای مردم نهادبا زیرمجموعه های مختلف شکل داده شود.

قشمی سپس به تشریح اهداف قابل پیگیری این مجمع پرداخت  و گفت: در این جا ما 7 هدف را پیگیری می کنیم 1- برجسته کردن  کارکرد سمن ها و تشکل ها ی 2- ایجاد خط مشی و سیاستگذاری و یک وحدت رویه در حوزه های اجتماعی ودر سازمان های مردم نهاد و حل مشکلات دو سویه بین نهادهای دولتی و غیر دولتی . 3- شبکه سازی برمبنای استاندارد جهانی .4- توانمند سازی  سازمان های مردم نهاد از 280 انجمن که برروی کاغذ در این استان وجود دارد حدود 100 انجمن فعال است و دو سوم سازمان های مردم نهاد غیر فعال هستند. 5-نظارت ، سازمانهای مردم نهاد هم می توانند نظارت درونی داشته باشند و به به عملکرد خود نظارت کنند و هم به عملکرددستگاه های دولتی نظارت کنند. نظارت دولت هم باید توام با نظارت امنیتی نباشد و تعریف شده باشد.6- تعامل ، تعامل درونی و تعامل بیرونی و دوسویه باید تعریف شود . 7- برطرف کردن تمامی موانع اداری و بروکراسی و موانع و اقدامات دخالت ها در امور سمن ها.

قشمی همچنین برنامه های مجمع که در 8 بخش تنظیم شده بود ارائه کرد و سپس گفت: در یک دهه گذشته سازمان های مردم نهاد روزهای خوبی را نداشتند ، یعنی فضا فضای آزادی نبوده ، در این جمع حتا کسانی هستند که قربانی فعالیت های مدنی شده اند ما انتظاری که  از جناب امینی درسطح ملی و از جناب الهی تبار در سطح استانی داریم این است که فضای امنیتی در حوزه سازمان های مردم نهاد نداشته باشیم و فعالان مدنی فقط و به صرف گرایش های سیاسی که دارند تخطئه نشوند وفضای سازمان های مردم نهاد را از بحث امنیتی به امنیت ببریم . سازمان های غیر دولتی امنیت می خواهند امنیت روانی، امنیت قلمی، امنیت بیانی ،ما امیدارهستیم و ازاین دولت هم انتظار داریم.چون در یک دهه گذشته  با انباشت مطالبات و تنوع مطالبات ،   روبرو شده ایم . این مطالبات باید مدیریت شود.

در این برنامه معا ونت سیاسی امنیتی استانداری همدان  با اشاره به داوطلبانه و بدون چشمداشت بودن فعالیت های مدنی در عرصه های فرهنگی و اجتماعی گفت: نقش مردم را در فرایند فعالیت  های اجتماعی انکار ناشدنی است و امروز جوامعی پیشرفته هستند که توانسته باشند در همه زمینه ها به مردم بها بدهند. در حوزه های مختلف اگر مردم حرکت کردند آن کشورتوسعه پیدا خواهد کرد. الهی تبار در بخشی از سخنانش گفت : با منابع زیر زمینی ممکن است ظاهر کشوری آباد شود اما در درون توسعه پیدا نمی کند ، اگر کشوری روی منابع انسانی خود بایستد و منابع انسانی خود را ارج نهد و خوب تربیت و آموزش بدهد ودر مسائل دخیل کند قطعا بدانید در آن کشور مشکلات و حوادث پیروز نخواهد شد.معاون سیاسی استانداری ادامه داد:ما باید از سمن ها به عنوان یک فرصت استفاده کنیم نه به عنوان تهدید. من متاسفم که گاهی موارد از سازمان های غیر دولتی به عنوان تهدید نام برده شده ، این ها دل در گرو این خاک دارند ، دل در گرو اعتقاداتشان دارند ، دوست دارند سرزمینشان آباد شود و سربلند باشد، اینها هم عشق وطن دارند هم درد دین دارند .ما باید این ها را فعال کنیم و درک کنیم ، اینها را رقیب خود نبینیم.

الهی تبار با اشاره به اصل 44 از خصوصی سازی در عرصه فرهنگ ،تغییر نگرش در همه را لازمه توسعه دانست و گفت نهادسازی و تکیه به مردم از سیاست های دولت است بایدمردم حضوردر نهادهای مدنی را یک افتخار ببینند.

آخرین سخنران دکتر امینی مشاور وزیر کشور و مدیر کل سازمانهای مردم نهاد وزارت کشور بود که پس ازمطرح شدن پرسش های عده ای از حاضران در نشست  به تشریح سیاست های کلی دولت ، مراحل ،و راهکارهای حل مشکلات فعلی پرداخت.

مشاور وزیر کشور به جایگاه سازمانهای مردم نهاد و ایجاد بسترهایی برای ارتقاء کمی و کیفی سازمان های مردم نهاد اشاره کرد و گفت: خدمت به جامعه منظور از شکل گیری سازمان های غیر دولتی است و از مولفه های بارزسازمان ها غیر انتفاعی ، غیر سیاسی و دولتی بودن آنهاست .دکتر امینی تاکید کرد که بخشی نگری در دستگاه های اجرایی  ونگاه امنیتی باید برطرف شود سپس به تبیین راهکارهای توسعه همکاری دستگاه های اجرایی با سازمان های غیر دولتی و مردم نهاد پرداخت .

یک روز پیش از این برنامه در یک دیدار غیر رسمی تعدادی از فعالان مدنی و مستقل همدان ،نظرات و مطالبات خود را در حضور دکتر امینی مطرح کردند و در پاسخ دکتر امینی به بیان سیاست هاو رویکرد دولت پرداخت که با استقبال آنان مواجه شد.  

شهرداری پرونده خانه زرنگار قزوین را به کمیسیون ماده 100 فرستاد

شهرداری پرونده خانه زرنگار قزوین را به کمیسیون ماده 100 فرستاد

خانه های تاریخی قربانی مصوبه های نهادهای دولتی

حسین زندی- به گفته یکی از مالکان خانه ، خانواده زرنگار 12 سال برای مرمت این خانه زمان صرف کرده اند و تمام هزینه های مرمت بدون کمک از سازمان میراث و به صورت شخصی صورت گرفته است. اما به تازگی شهرداری قزوین پرونده این خانه را به جرم نوسازی به کمیسیون ماده 100 فرستاده است وبا ابلاغ بخشنامه در خواست جریمه کرده است.

خانه تاریخی زرنگار قزوین  در خیابان مولوی انتهای کوچه یخچال واقع شده است که گفته می شود مربوط به اواخر زندیه و اوایل دوره قاجاریه است. خانواده زرنگار سه نسل است که در این خانه منحصر به فرد ساکن هستند. این بنا 970 متر مساحت دارد و دارای دو حیاط اندرونی بیرونی است ومساحت  حیاط بیرونی 650 مترمربع است و تنها خانه سه طبقه گودال باغچه ای قزوین به شمار می آید . کسی که وارد حیاط می شود با یک بنای یک طبقه روبرو می شود اما در واقع دو طبقه آن در زیر زمین قرار گرفته است. در طراحی داخلی بنا  کتیبه ها و آثار گره چینی نفیسی به کار رفته که به ... این عمارت افزوده است .این بنا به شماره 30237 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

بابک زرنگار می گوید: این خانه طبق وصیت نامه  جدم  مرحوم لطف ا... زرنگار به تنها فرزندش عباس واگذار می شود  و در وصیت نامه بارها تاکید می کند که این خانه متعلق به فرزندم است . پدرم  به خاطر وظیفه و حس تعلق هیچوقت این خانه را نفروخت و به همین دلیل و ادای دین اقدام به مرمت خانه کرد و معتقد است این اثر باید حفظ شود از جمله افرادی بود که داوطلبانه اقدام به ثبت خانه کرد.

 زرنگار می گوید: مرمت  خانه از سال 1378 آغاز شد و 12 سال زمان برد  ،کاملا با هزینه شخصی و با نظرات کارشناسان میراث به خصوص توجه و حمایت مدیریت وقت مهندس محمد زاده  انجام شد.ما مستندات زیادی داریم که با اجازه اداره میراث فرهنگی قزوین اقدام به باز سازی خانه کرده ایم و حتا یک سانتی متر اضافه بنا نداریم که مشمول جریمه بشویم .حال یا از ضعف اداره  میراث است و یا از قدرت شهرداری  این خانه تاریخی تهدید به تخریب شده است.  ما حتا نامه نوشته ایم و از مراجع قانونی درخواست کرده ایم اگر کار غیر قانونی انجام داده ایم در سبزه میدان شهر مارا شلاق بزنند.

بابک زرنگار که خود کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی است ادامه می دهد: سوء برداشتی وجود دارد که می گویند مالک  برای فرار از جریمه پیگیر پرونده است  در حالی که وقتی مالک یک خانه تاریخی 12 سال زمان برای مرمت یک بنای تاریخی صرف می کند و هزینه می کند نگران پول نیست ،مشکل جریمه نیست . نگرانی ما این است که این اقدام شهرداری فتح بابی شود و نقطه آغازی برای اینکه اگر شخص دیگری بخواهد مکانی را ثبت کند این  قبیل اقدام ها موجب انصراف و پشیمانی شود و مردم را از حفظ آثار تاریخی باز دارد.خانه زرنگار تنها نمونه ای از خانه های تاریخی شهر قزوین است و نباید عملکرد شهرداری باعث نگرانی مالکان شود باید از شهرداری پرسید اگر بنای تاریخی احتیاج به جریمه و عوارض نوسازی دارد چه خدماتی و چه سرویس و چه تشویقی در اختیار ما از طرف شهرداری قرار گرفته است؟

زرنگار در مورد دیگر اقدامات شهرداری در حوزه باغ ها و منابع طبیعی قزوین می گوید: قزوین تنها شهری است که در میان یک باغ بزرگ شکل گرفته است و تاریخ این باغ هارا به دوره ساسانیان نسبت می دهند زمین و باغ ما در روستای ناصر آباد مجاور شهرک دانش غرب قزوین قرارگرفته است.  تعدادی از درختانی که مادر باغ داریم قدمت 400 ساله دارند چرا ثبت نمی شوند.؟ امروز بیش از 300 هگتار از این باغ هارا شهرداری تملیک کرده است  وبا مصوبه شورای شهر وشهرداری تبدیل به مسکن خواهد شد.300 هکتار زمین زراعی که در سال دوبار کشت می شود. من باغدار هستم واگر زمین های من کاربری مسکونی پیدا کند باید خوشحال شوم چون چندبرابر سود خواهم برد و ارزش زمین هایم ده چندان می شود اما مگر ما چقدر باغ و زمین داریم؟ به جای ثبت کردن این باغ ها را ویران می کنند .

  

 

 

زنجیره انسانی برای نجات اصطبل مهری خانم در ورکانه

زنجیره انسانی برای نجات اصطبل مهری خانم در ورکانه

حسین زندی

جمعه گذشته فعالان مدنی همدان با تجمع در مقابل اصطبل تاریخی ورکانه اعتراض خود را نسبت به بی­توجهی مدیران میراث فرهنگی استان به تخریب این اصطبل و نیز وضعیت روستای ورکانه اعلام کردند.

در این تجمع که تعدادی از اعضای انجمن­های «پرورش اسب همدان»، «پویشگران سفر پاک» و «دوستان زمین » حضور داشتند. حاضران خواستار مرمت دو اصطبل تاریخی و قلعه مهری خانم، درروستای ورکانه از سوی مسئولان میراث فرهنگی همدان شدند. اعضای این انجمن­ها ضمن تشکیل حلقه انسانی در مقابل اصطبل مری لیلی قراگوزلو، تاکید کردند احتمال اینکه این بناها بتوانند در مقابل بارش­های امسال دوام بیاورند بسیار کم است.

رئیس انجمن اسب همدان گفت: این روستای تاریخی مرکز بازشناسی و معرفی اسب اصیل ایرانی (نژاد خوزستان) به جهانیان است. این کار توسط خانم مری لیلی قراگوزلو انجام شد و اگر زحمات ایشان نبود شاید این اتفاق نمی­افتاد. وی با اصلاحاتی توانست در طول دو سال 10 سانتی متر به قامت اسب ایرانی بیفزاید. مستندات ژنتیکی و تحقیقاتی که در اختیار دانشگاه­های امریکا قرار دارد، نشان می­دهد که تمام اسب­های دنیا می­توانند نژاد ایرانی داشته باشند. با تلاش خانم قراگوزلو بود که اسب ایرانی به ثبت جهانی رسید. آنچه امروز به عنوان اسب عرب شناخته می­شود، منشا ایرانی دارد.با اینکه خانم قراگوزلو تلاش­های فراوانی برای اصلاح نژاد اسب ایرانی انجام داد، جهاد سازندگی همدان حق این خانم را ضایع کرد، من شاهد این موضوع بودم.

مهدی بختیاری افزود: وقتی انجمن اسب عرب تشکیل شد، تا پنج سال ایران حتی نماینده ای در این انجمن نداشت. با اینکه در صحرای عربستان اسب نمی­توانست رشد کند، با خیانت عربستان و امریکا تلاش شد اسب ایران را به نام عرب ثبت کنند. اما مری لیلی قراگوزلو، با هزینه شخصی خود مسئله را پیگیری کرد. او حتی بارها به امریکا سفر کرد تا توانست این انجمن را متقاعد کند. البته متاسفانه با نام و نژادی دیگر توانستند اسب ایرانی را با نام «اسب عرب خوزستان» به ثبت برسانند. در اواخر عمر خانم قراگوزلو مسئولان متوجه خدمات این بانوی ایرانی شدند، اما خیلی دیر شده بود.

وی ادامه داد: چند سالی است اسب اصیل ایرانی یا عرب خوزستان،مورد توجه قرار گرفته است اما مسئله قرنطینه و همچنین ورود اسب­های خارجی؛ مانند عرب مصری،عرب اروپایی، عرب هلندی و امریکایی سبب می­شود تمام تلاش­های خانم قراگوزلو از بین برود. متاسفانه سودجویی پرورش دهندگان و نبود نطارت دولتی، آسیب جدی  به این مسئله وارد کرده است.

رئیس انجمن پرورش اسب در ادامه افزود: در سال 1755 میلادی سه اسب،برای اصلاح نژاد اسب­های اروپایی، از ایران خارج شد که امروز قوی­ترین و زیباترین اسب­های اروپایی از نژاد این سه اسب هستند. یعنی در دنیا اسبی را نمی­بینید که خون اسب شرقی نداشته باشد. گوناگونی اسب در ایران بسیار زیاد است. اسب کاسپین (اسبچه خزر)، که جد تمام اسب­های دنیاست. اسب ترکمن، اسب کرد، اسب دره­شوری و... اسب ناپلئون که سی سال همراه او بود، یک اسب ایرانی بود که جهان­پیما نام داشت و بعدها به امپراطور شهره شد.

بختیاری در پایان گفت: اسب در فرهنگ ما حضور پررنگی دارد . از نام­های مردم تا فرهنگ عمومی، می­توان نمود این مسئله را دید. همدان پایگاه اسب و سوارکاری در ایران بوده، حیف است که داشته­های آن مانند اصطبل قدیمی روستای ورکانه نادیده گرفته شود. ما امیدواریم مسئولان استان با تعامل و تدبیر بتوانند این سرمایه­ها را نجات دهند و ما بتوانیم در جهت حفظ نژاد اصیل اسب ایرانی، از چنین فضاهایی بهره ببریم و راه خانم قراگوزلو و خانم لوییس فیروز؛ دو بانوی پرورش اسب ایران را ادامه دهیم.

در پایان شرکت­کنندگان در این گردهمایی با تشکیل حلقه انسانی به دور این بنای تاریخی منحصر به فرد، خواستار توجه بیش­تر مسئولان و مرمت و حفظ این بنا شدند.