الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

پدر تئاتر نوین همدان در آستانه 82 سالگی باچخوف به روی صحنه رفت

پدر تئاتر نوین همدان در آستانه 82 سالگی باچخوف به  روی صحنه رفت

حسین زندی

بالندگی تئاتر همدان مدیون و مرهون تلاش بزرگانی چون سیف الله گلپریان، دهگان، رضا همراه، برادران جمشید آبادی، نصرالله عبادی و دیگر نام آوران هنر این شهراست ،به تازگی به همت سهراب نیک فرجاد کارگردان صاحب نام همدانی دو اثر ازآنتوان چخوف به نام های خواستگاری و آواز قو به روی صحنه رفته است که یکی از هنرمندان بزرگ و تاثیرگذار همدان در این دو کار ایفای نقش می کند. استاد نصرالله عبادی در آستانه 82 سالگی یکی از موفق ترین اجراهای نمایشی استان همدان را رقم می زند . نمایشنامه های خواستگاری و آواز قو تا 7تیرماه با 9 اجرا به روی صحنه رفته است اگرچه به دلیل همزمانی با بازی های جام جهانی استقبال درخوری از آن نشده است، اما حضور استاد عبادی فرصتی مغتنم است که هنردوستان همدانی را برسرذوق آورد انرژی و توانایی این پیر سالخورده و پدر تاتر نوین همدان ستودنی است. استاد عبادی ازاولین فارغ التحصیلان هنر نمایش است و در طول بیش از شش دهه فعالیت شاگردان زیادی را دراین شهرتربیت کرده است همچنین ده ها اثر ازنویسندگان بزرگ را به عنوان کارگردان به صحنه برده و سال ها در عرصه بازیگری ، نویسندگی و داوری فعال بوده است.به بهانه بازی موفق این دونمایشنامه با او به گفتگو نشسته ایم که در پی می آید:

استاد آخرین کاری که روی صحنه رفتید چه بود؟

چندسال پیش بود که درنمایشنامه آنتیگونه من نقش ترزیاس را بازی می کردم حدود 5، 6 سال پیش بود .

یکی از مواردی که شما در اجرای نمایشنامه آواز قو داشتید تک گویی های بسیار طولانی بود که اجرا می کردید و به نظرسنگین ترین  نقش هم بر دوش شما بود، احساس نمی کردید که دیالوگ هارا فراموش کنید؟

نه، به طور کلی وقتی چیزی را آدم به آن علاقه دارد و به خصوص وقتی خیلی از موارد عجین شد با متریال ذهنی آدم هرگز فراموش نمی شود ،اما از آنجا که متن خوب بود مشکلی پیش نیامد و تغییری که در متن به وجود آمد و نمایشنامه هایی ه انتخاب کردیم با مشاوره آقای نیک فرجادو ترجیح دادیم کارهایی که قدیم انجام داده بودیم و بازی کرده بودیم مانند نمایشنامه عاشق گیج ، آنتیگونه وقسمت که من در تئاترپارس تهران کار کرده بودم انتخاب کردیم ،درحالی که نمایشنامه های قبلی در متن اصلی آمده بود مانند نمایشنامه های آیوان مخوف و مواردی بود که تماشاچی ها ندیده اند.اگرنامی از آنها می بردیم وجملاتی که استفاده می شد سنخیتی با زبان امروز و جامعه امروز مخاطب نداشت و خیلی بیگانه می نمود در نتیجه شاید از متن هم فاصله می گرفت و ارتباط خوبی برقرار نمی کرد، فکر کردیم که تماشاچی از کارهایی که پیش تر در ایران اجرا شده قضاوتی دارد و ما به هرحال از کارمان انتظار قضاوت داریم چه قضاوت خوب و چه بد . بدی ها را به جان می پذیریم و خوبی ها را اگر فراموش کردند هیچ مسئله ای نیست . به خصوص در این نمایشنامه من خواهش می کنم دوستانی که می آیند و می نشینند و هرآنچه به نظرشان می رسد کاملا پذیرای انتقادها هستیم.

در این نمایش خواستگاری و آواز قو کدام یک شما را بیش تر جذب کرد و ارتباط بیش تری برقرار کردید؟

این مسئله ای است که چخوف با تمام امکانات و آزادی هایی که در آن زمان فراهم بود این گونه اعتراض می کرد درمورد یک بازیگر گلایه می کند  به خاطر داشته باشید من حتی در سال 48 برای یک بازیگر زن آنقدر در تنگنا بودم و خدا رحمت کند خانم میرهادی را که وقتی به ایشان پیشنهاد دادم در نهایت ذوق و علاقه قبول کرد و آمد ،گله نمی کنم و چیزی نمی گویم ولی زبان حال نامبرداری از ما تئاتری ها درجامعه مطرب بود، البته مطرب از نظر ادبی لفظی است بس جالب یعنی  به طرب آورنده ولی در اصطلاح عامه برداشت خوبی از آن نمی شود. در چنین شرایطی معلوم است که بالاخره آوازقو جذاب تر است

یک جایی در اجرا شما گلایه می کردید که هنر مقدس وجود ندارد حال آیا چنین مفهومی درست است واین مفهوم در نزد شما و زندگی واقعی چه جایگاهی دارد؟

ببینید هرچه هست حال است و داستان است و خود قصه و ماجرایی که در قصه اتفاق می افتد، اما آن هنر مقدس منهای این ظواهر برخاسته از متریال انسانی و فیزیک انسانی است، آن هنر مقدس هنری است که خالق یکتا دارد آن در هیچ کس نه حلول می کند و نه وجود دارد در آفریدگار است تا آنجایی که انسان زیبا خلق می کند.

اگرچه استقبال قابل توجهی به دلیل چند اجرای همزمان و همزمانی با بازی های جام جهانی از این کار نشد اما اجرای شما به عنوان یک کار جدی، بسیار موفق بود، نظر شما به عنوان بازیگر چیست؟

به هر روی باید پذیرفت در کارهای هنری همیشه مشکلاتی پیش می آید خواسته یا ناخواسته، در این جا باید مخاطبان نظر بدهند به قول معروف "مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد" پس من نمی توانم بگویم این کار چگونه بوده است تئاتر یک اصولی دارد که اصول سه گانه گفته می شود نوشته بازیگر و تماشاچی . بعدها دو اصول دیگر به آن اضافه شد ،مکان و وسائل که اصول پنج گانه نامیده شد حال هریک از این شرایط فراهم نباشد به خصوص سه شرط اولیه که وجود هر یک منوط به وجود دیگری است ، ناقص می شود و برای اجرای یک کار خوب همه اجزا و عناصر لازم است.

  

هتل دردسرساز محل معارفه مدیر جدید میراث همدان شد!

هتل دردسرساز محل معارفه مدیر جدید میراث همدان شد!

میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همدان به «ریحان سروش مقدم» سپرده شد. او که به گفته دوستداران میراث فرهنگی با حمایت استاندار به این سمت رسیده از اهالی کهگیلویه و بویراحمد است. مسئله جالب اینجاست که معارفه این مدیر در هتل باباطاهر که مدت‌هاست به دلیل ارتفاع بلندتر از آرامگاه باباطاهر مورد انتقاد دوستداران میراث فرهنگی است، برگزار شد.

خبرگزاری میراث فرهنگی – گروه میراث فرهنگی- ریحان سروش مقدم، مدیر جدید میراث فرهنگی و گردشگری همدان است، او که از اهالی کهگیلویه و بویراحمد بوده به گفته بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی با حمایت استاندار به این سمت رسیده است. گفته می‌شود که سروش مقدم سابقه میراثی در پرونده مدیریتی خود ندارد. او سال‌ها در سازمان مسکن و شهرسازی فعالیت ‌کرده و همچون مدیر قبلی میراث فرهنگی همدان غیربومی است.
 
حسین زندی، یکی از دوستداران میراث فرهنگی به CHN می‌گوید: «مدیر جدید غیربومی بوده و سابقه فعالیت در حوزه میراث فرهنگی ندارد. جالب اینجاست که معارفه این مدیر در هتل باباطاهر برگزار شده است. همانطور که همه دوستداران میراث فرهنگی می دانند، این هتل حریم مقبره باباطاهر را مخدوش کرده و مورد انتقادهای شدید سازمان میراث فرهنگی است؛ چطور ممکن است که تودیع و معارفه مدیر جدید این سازمان در همین هتل برگزار شود؟»
 
او این سوال را مطرح می‌کند: «در همدان یک سالن برای گرفتن مراسم تودیع و معارفه نبود که در این هتل مراسم را برگزار کردند؟ بارها و بارها در خبرها آمده که هتل باباطاهر ارتفاعی بیشتر از مقبره باباطاهر دارد و باید کوتاه شود، با این وجود مراسم تودیع و معارفه مدیر جدید میراث فرهنگی در این هتل گرفته می‌شود.»
 
زندی به مدیر سابق میراث فرهنگی همدان هم نقد جدی دارد و می‌گوید که "علیرضا ایزدی" 21 ماه مدیر میراث فرهنگی همدان بود و در این مدت به میراث فرهنگی همدان آسیب‌های بسیار جدی وارد شد. یکی از مهمترین آسیب‌ها آتش گرفتن هگمتانه و درست کردن چمن در این محوطه تاریخی به منظور ایجاد ماکت تبریک سال نو بود که باعث پیگیری‌ خبری رسانه‌ها شد.»
 
او بریدن درخت های باباطاهر را یکی دیگر از اقدامات نامناسب مدیر قبلی می‌داند و می‌گوید: «به نظرم یکی از دلایل قطع درختان باباطاهر، ایجاد فضایی برای عکاسی از مقبره باباطاهر بود، برای اینکه بخشی از این منظره از طرف هتل باباطاهر کور شده است.»
 
زندی در ادامه از وضعیت نامناسب مرمتی بناهای تاریخی می‌گوید: «هنوز سقف آرامگاه بوعلی با مشکلات جدی رو به رو است و اگر زمستان برسد، معلوم نیست که چه بر سر آن می‌آید.»
 
علی‌رضا ایزدی که همواره از نبود اعتبارات برای انجام اقدامات اساسی مرمتی و ساماندهی خانه‌های تاریخی در همدان می‌گفت، در مراسم تودیعش می‌گوید: «بسیاری از کارها را می‌توانستم انجام دهم که صورت نگرفت چرا که توانایی آن را نداشتم و یکی از این اقدامات برگزاری بزرگداشت برای نماینده ولی فقیه در استان بوده که امیدوارم مدیریت جدید در این زمینه اقدام کند.»
 
به گفته زندی، ایزدی نماینده باقی مانده از دولت احمدی‌نژاد بود و در تمام مدت به کارهایی که بیشتر نمایشی بودند می‌پرداخت.
 
مدیر همدان باید توانایی چانه‌زنی و تعامل با شهرداری را داشته باشد
جلال حجتی،یکی دیگر از فعالان حوزه میراث فرهنگی در مورد مدیریت جدید می‌گوید: «من شناختی از مدیر جدید ندارم اما به نظرم مدیر قبلی چندان دغدغه‌ای در حوزه میراث فرهنگی نداشت و تنها می‌توانم امیدوار باشم که مدیر جدید این دغدغه را داشته باشد.»
 
به گفته او، مسایلی که در شهر همدان وجود دارد تنها با  همت میراث فرهنگی هم حل نمی شود بلکه بسیاری از این بناها معاصر هستند و  باید مدیر میراث فرهنگی توانایی تعامل و چانه زنی با شهرداری را داشته باشد.
 
حجتی با بیان اینکه در سال های گذشته ما بارها و بارها برای نجات خانه تاریخی جواهری تلاش کردیم اما به نتیجه نرسید و همین عید امسال تخریب شد. به نظر من یکی از دلایل اصلی آن هم نبود تعامل مناسب میان شهرداری و سازمان میراث فرهنگی بود.
 
بابک مغازه‌ای، کارشناس گردشگری و یکی دیگر از فعالان حوزه میراث فرهنگی در همدان می‌گوید که بخش عمده ای از فعالان مدنی و گردشگری در این استان خواهان ایجاد تغییرات در مدیریت اداره کل میراث فرهنگی در همدان بودند چرا که مدیریت پیشین نمادی از مدیریت دولت نهم و دهم بود که کارهای نمایشی انجام می‌داد.  
 
به گفته او، یکی از چیزهایی که در سازمان دولتی به آن نیاز داریم توان مدیریتی است. مدیر باید با توجه به کمی ها و کاستی های گذشته بتواند بهترین همکاری و همیاری را با بخش های غیر دولتی و فعالان میراث فرهنگی برقرار کند تا با تجمیع نیروها بهترین رهیافت را به آینده داشته باشد.
 
هرچند که مدیر میراث فرهنگی سابق همدان هوادارانی هم داشت که به شدت برای ماندن او در سمتش تلاش کردند، با این وجود وضعیت میراث فرهنگی همدان مدیران تهران را بر آن داشت که تغییری در این حوزه به وجود آورند.

http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=110979&Serv=3&SGr=22